فیلتر مصاحبه

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران مصاحبه

  • گفت‌وگوی حمیدرضا امیدی‌سرو با مصطفی مستور

    گفت‌وگو با مصطفی مستور

    استقبال از آثار شما در طول سال‎های گذشته چشمگیر بوده است، وقتی کارتان را شروع کردید، پیش‎بینی می‎کردید آثارتان با این اقبال روبه‎رو شود؟

    وقتی آدم شروع به نوشتن می‎کند، توجه زیادی به این موضوع ندارد، گرچه خیلی دوست دارد که کارش دیده و یا خوانده شود. فکر می‎کردم آن‎ چیزهایی که روح و ذهنم را آزار ‎داده و دغدغه‎های فکری و روحی‎ام را ساخته است و من را وادار به نوشتن می‎کند از آن جنس چیزهایی نیست که مناسب یک جامعه‌ی سیاست‎زده باشد. تصور می کردم و هنوز هم همین طور فکر می‌کنم، که این‎ها حرف‎هایی هستند برای جامعه‎ای که از این تلاطم‎های سیاسی گذر کرده است و بخواهد زندگی کند. در م ...

    • معرفی / بررسی کتاب
    • مرور آثار یک نویسنده
    • داستان
    • دوران زندگی
  • هیچ‌گاه برای خوش‌آمد دولت‌ها ننوشتم

    گفت‌وگو با رضا امیرخانی

    از زمان انتشار آخرین کتاب شما «قیدار» تا «رهش» شش سال فاصله افتاده و در این مدت شما به‌طور معمول در بدنه رویدادهای مربوط به ادبیات حضور پررنگی نداشتید. در کنار این مساله مطلع هستم که این کتاب یکسالی است که برای انتشار آماده بوده و در نهایت با تصمیم شما در این مقطع، روانه بازار شده است. این دور بودن و یا دور شدن از فضای ادبیات برای شما به عنوان یک نویسنده‌حرفه‌ای نقطه ضعف نیست؟ نگران نبودید که ارتباط شما با مخاطبانتان کم‌رنگ شود و فراموش شوید؟

    بدون شک نکته‌ای که می‌گویید درست است، یعنی دور شدن مخاطب و به یک معنی سراغ نگرفتن از حال و هوای مخاطب و نداشتن دماسنجی که بتوان ب ...

    • داستان
    • معرفی / بررسی کتاب
    • مرور آثار یک نویسنده
    • دوران زندگی
  • آقای طناز این هم آن گفت‌وگو

    گفت‌وشنید سام محمودی سرابی با عمران صلاحی شاعر و طنزپرداز معاصر

    مریض نوشتنیم آقا

    بگذارید ساده بگویم ! البته شاید بی ادبی باشد... می نویسم چون بیماری نوشتن گرفته ام ...مریض نوشتنیم آقا... غیر از نوشتن کار دیگری از دستمان برنمی آید . ... یک عمله و بنا، با بیل و سیمان و شاقول و ماله سروکار دارد ... ماهم به علت اینکه خدا برای خنداندن یا گریاندن مردم آفریدتمان طنز می نویسیم که بخندند و از دردهامان می سراییم که بگریند... مهم تر از همه کار دیگری بلد نیستیم به خدا !!.

    چیزی شبیه بنایی

    ... اگر خواندن و نوشتن را که اخیراً ( در چندهزار سال گذشته ) عمومی شده از من بگیرند ، نمی توانم زندگی کنم .... هر انسان سرگرمی هایی دارد که پناهگاه او ...

    • مرور آثار یک نویسنده
    • شعر
    • دوران زندگی
  • جمال میرصادقی و کتاب‌هایش

    گفت‌وگو با جمال میرصادقی

    تا جایی كه پیش تر هم گفته اید تعدادی از آثار شما سال هاست كه در انتظار مجوز نشر هستند، گویا موفق به دریافت مجوز نشر برخی از آنها شده اید، شاهد عرضه كدام یک از آنها در نمایشگاه كتاب هستیم؟

    نمایشگاه كتاب سی‌ودومین دوره در حالی برپا شده كه تعدادی از كتاب هایم كه سال هاست در گیرودار اصلاحیه و حذفیات عجیب و غیرقابل درک مانده اند بالاخره مجوز گرفته و در آن عرضه شده اند. از همین بابت خوشحالم كه بگویم بالاخره دست پر به نمایشگاه آمده ام. این اتفاق هم نشات گرفته از نگاه متعادل تر مسئول فعلی بخشی است كه ممیزی و بررسی كتاب ها با مدیریت او در معاونت فرهنگی انجام می شود. البته محمد ج ...

    • داستان
    • معرفی / بررسی کتاب
    • مرور آثار یک نویسنده
    • دوران زندگی
  • سخن آیینه‌ها

    گفت‌وگویی با سیمین دانشور

    در نامه هایتان بارها به برتری ادبی آقای #آل_احمد بر خودتان در نوشتن داستان اشاره کرده اید. شاید برای همین هم این شایعه تقویت شده است که «سووشون» نوشته شما نیست و آقای آل احمد آن را نوشته است. در حالی که قلم شما و ایشان کاملا از هم متمایز است. ایشان سرد، بی روح، خشن و عصبی می نوشتند. در حالی که در رمان شما روح ظریف و زنانه ایی موج می زند که لطافت خاصی به اثر می بخشد. به همین دلیل من هرگز نتوانستم این شایعه را باور کنم که «سووشون» نوشته ی ایشان است. آیا زمان آن فرا نرسیده است موضع خود را رک و صریح از این بابت بیان کنید که بر سر این رمان بین شما و ایشان چه گذشته است؟

    من تا ...

    • داستان
    • معرفی / بررسی کتاب
    • مرور آثار یک نویسنده
    • دوران زندگی
  • مرد درجه یک ادبیات ایران

    گفت‌وگو با جعفر مدرس‌صادقی

    بهشت و دوزخ» در کارنامه رمان‌نویسی شما جایگاه ویژه ای دارد. این برای اولین‌بار است که شخصیت های واقعی تاریخ را وارد رمان می کنید و گوشه ای از تاریخ را نشان خواننده می دهید که تا به حال کسی به آن نپرداخته: سال 1319 و تبعید دکتر محمد مصدق به زندان بیرجند و به دنبال آن شفاعت طلبی پسر دکتر نزد محمدرضا به واسطه گری ارنست پرون و دوباره بازگشت دکتر به احمدآباد... در این برهه تاریخی چه چیزی به نظرتان مغفول مانده که روایت خود را در این برهه پایه گذاری کردید؟ به نظر، دوران نخست وزیری دکتر مصدق و مرداد سال 1332 کنش بیشتری برای داستان گویی و قصه پردازی دارد. این طور نیست؟

    من به این ...

    • داستان
    • معرفی / بررسی کتاب
    • مرور آثار یک نویسنده
    • دوران زندگی