گفتوگو با هوشنگ مرادی کرمانی
در ابتدای نشست تخصصی کتاب «شما که غریبه نیستید» #ابوالفضل_درخشنده نویسنده و منتقد ادبی با بیان این که باید از هوشنگ مرادی کرمانی تشکر کنم که با قصههای مجید تفاوت نگارش قصه و داستان را به من یاد داد، اظهار کرد:
شخصیتهای قصههای مجید شخصیتهایی ایستایند و حوادث مستقلاند و بر روی هم تأثیر نمیگذارند و شخصیت مجید به همانگونهای که وارد قصه شده، به همان شکل هم از قصه خارج میشود؛ اما معنا و مفهوم قصه را من با هنرنمایی قلم نویسنده تشخیص دادم.
ویژگیهای فکر اولیه و مقدمه خوب داستانی را در تک تک نوشتههای ایشان مشاهده کردم، جایی که عدم تعادل و قابلیت گسترش و احساسبرانگی ...
گفتوگو با ناتاشا امیری
این داستاننویس در گفتوگو با ایسنا دربارهی اهمیت و ضرورت ژانرنویسی، اظهار کرد:
نوشتن بر مبنای ژانرِ خاص اشتباه و انحراف است.
نویسنده ایجادکنندهی ژانر است، نه برعکس. برخی از نویسندهها سیستم نگارشی خاصی ندارند که ممکن است به صورت آگاهانه نباشد و ندانند چه کاری انجام میدهند؛ بنابراین منتقدان کارهایشان را دستهبندی میکنند. نویسندهای که دست به قلم میبرد و مینویسد اصلاً به ژانر فکر نمیکند، که این کار، کار درستی است، زیرا روند داستاننویسی روند کشف و شهود است و بعد از نگارش ممکن است در دستهبندی قرار بگیرد و بگویند فلان اثر در فلان ژانر جای دارد.
به نظر من نمیتوا ...
گفتوگو با ناتاشا امیری
آیا کتاب جدیدی توسط ناتاشا امیری به بازار نشر خواهد آمد؟
آخرین کار من «مردهها در راهاند» نام دارد. کارهای نگارشی و حروفچینی این کتاب انجام شده و به نظر میرسد توسط ناشر به وزارت ارشاد فرستاده شده باشد تا کارهای مربوط به مجوزش انجام شود و انشاءالله بهزودی به چاپ برسد. نشر این کتاب توسط انتشارات ققنوس انجام خواهد شد.
درونمایهی این اثر را تا جایی که ممکن است برایمان توضیح دهید...
این کتاب بیانگر شرح زندگی سه زن در زمانهای مختلف است. سه نفر تحت تأثیر وقایعی قرار میگیرند که در مسیر داستان برایشان رخ میدهد. در کنار این سه زن، سه مرد هم قرار میگیرند که حوادث ...
گفتوگو با امیرحسین یزدانبد
برگزاری جایزهی «داستان تهران» تلاشی است در جهت خلق داستانهای شهری و با محوریت شهر تهران. فکر میکنید نوشتن از شهری مثل تهران از چه جهاتی اهمیت پیدا میکند؟
پرداختن به موضوع شهر، از نظر من، فراخوان بازگشت به عناصر بنیادین هویت نویسنده است. آنچه به عنوان ژانر محبوب «استریت لیت» در سطح ادبیات جهانی شناخته شده است هم چیزی نیست که با یک جشنواره و بر بستری رقابتی شکل بگیرد؛ اما بضاعت ما همین است. همه با هم باید کار کنیم. داور و نویسنده هر دو لازم است واضح و روشن بدانند چه میخواهند. گاهی اظهارنظرهایی میبینم که نشان میدهد هدایت کنندههای فکرِ جمعی هم اغلب دارند توی ذهنشان ...
گفتوگو با ابوالقاسم اسماعیلپور
نحوهی آشنایی شما با مرحوم دکتر بهار چگونه بود؟ آیا ایشان را پیش از ورود به دانشگاه میشناختید؟
خیر. بنده از همان سال اول دوران لیسانس در سال 1352 یا 53 در دانشگاه تهران با دکتر بهار آشنا شدم. روزی یکی از دوستانم گفت پسر ملکالشعرای بهار در طبقه سوم همین دانشکده درس میدهد. اسم ملکالشعرای بهار برای من جذاب بود و کنجکاو شدم که سر کلاس فرزند ایشان حاضر بشوم. بدون اجازه رفتیم و سر کلاس ایشان نشستیم و آشنایی ما از همینجا شروع شد. دکتر بهار وقتی که درس میدادند کاملا غرق در بحث میشدند و برای همین متوجه حضور ما سر کلاس نشدند ولی بعد که کلاس تمام شد گفتند سر کلاس من چه میک ...
گفتوگو با ابوالقاسم اسماعیلپور
آقای اسماعیلپور، شما خودتان اسطورهپژوه و اسطورهشناس هستید و تجربهی همکاری با بزرگان این حوزه مثل #بهار، #زرین_کوب و پروفسور #کلاتز و... را دارید. در گفتوگو با آقای ستاری به کشف چه افقهای تازهای رسیدید؟
استاد جلال ستاری یکی از اسطورهشناسان بزرگ و نادر این مملکت است که خودشان صاحب یک مکتب و دیدگاه و نظریههای جدیدی راجع به اسطورهها هستند و بهطور کلی اسطورهشناس. هر چند ایشان در این گفتوگوهای بسیار طولانی دیدگاههای مهم اسطوره شناختی، مثلاً دیدگاههای #میرچا_الیاده، #لوی_اشتراوس و روانکاوی #یونگ و #فروید را مطرح میکند، خودشان هم صاحب دیدگاه هستند و میگویند ما ...