گفتوگو با ابراهیم اقبالی
چگونه با شهریار آشنا شدید؟
آشناییام با شهریار را مدیون پدرم هستم، ایشان شاعر بودند و به زبان ترکی و بیشتر در قالب «قوشما» شعر میسرودند. تابستان سال 6۱ که من سال اول علوم تجربی را به پایان رسانده بودم، پدرم را از سوی جهاد سازندگی برای شرکت در مراسم شب شعر روستایی به تبریز دعوت کردند. پدرم که همیشه مشوق من در شعر سرودن بود، مرا نیز با خود به تبریز برد. یکی از برنامههای شب شعر روستایی، دیدار با استاد بلامنازع شعر معاصر ایران، زندهیاد شهریار بود. پدرم قبل از عزیمت به منزل استاد، به من توصیه کردند که شعری راجع به این دیدار بسرایم و پیش استاد بخوانم که شعر با این بیت تما ...
گفتوگو با عروس شهریار
میدانم شما و هادی اهل مصاحبه نیستید و مسائل خانوادگی نیز احوال شخصی هر کس و خانواده است اما شهریار حتی تنها پسر و خانوادهاش متعلق بهتمامی جامعه ایرانی است و من این گپ را برای مشتاقان شعر و ادب و دوستداران شهریار ضروری حس میکنم. مردم از شهریار چقدر بدانند با مشتاق و نیازمند آگاهی بیشتری در مورد ایشان هستند. شما قبل از انتخاب بهعنوان پرستار ویژه استاد تا چه اندازه آگاهی و شناخت از ایشان داشتید؟
از کودکی چون تقریباً با منزل استاد همسایه بودیم و پدرم نیز دائم شعرهای استاد را در منزل میخواند از همان زمان شیفته استاد بودم و دلم میخواست از نزدیک استاد را زیارت کنم و چند ...
گفتوگو با اسماعیل امینی
آیا میتوان ادعا کرد که شهریار بیشتر به خاطر اشعار ترکیاش که در سطح بسیار بالایی هستند به شهرت رسید و در شعر فارسی #رهی_معیری از شهریار بالاتر است اما شهرت او را ندارد؟
شاعران را نباید با معیارهایی مانند رکوردهای ورزشی با یکدیگر قیاس کرد. شعر، مقولهای کمی و برخاسته از ذوق و روحیات انسان است؛ به سادگی نمیتوان گفت که یک شاعر از دیگری بالاتر است و شهرت نیز ملاک برتری یک شاعر نیست؛ چرا که در روزگار خودمان هم بسیاری از شاعران جوان که اشعار سطحی و تکراری میگویند از شهرت بسیاری برخوردار هستند و در عین حال بسیاری از شاعران برجسته و بزرگ ما مشهور نیستند. من به یاد دارم که مر ...
گفتوگو با ادوارد آلبی
یکی از جدیدترین نمایشنامههایتان اقتباس رمان «مالکولم» #جیمز_پِردی است. این اثر صددرصد به کار اصلی نزدیک شده. گذشته از فاجعه مالی و توقف سریع اجرای نمایش، این کار چقدر روی احساسات خودتان تأثیر گذاشت؟
میبینیم که دارید با ضربات شروع میکنید. خب، من برای تمام نمایشنامههایم حس اشتیاق دارم. من نه مرعوب بازتاب منفی رسانهها به «مالکولم» میشوم و نه نقد خوبشان بر بعضی دیگر از کارهایم. احساساتم نسبت به «#مالکولم» را تغییر ندادهام. اقتباس کردن از کتابهای «پردی» را دوست دارم. به جز «#جعبه_شنی» که شاید یک استثنا باشد و اجرایش ۱۳ دقیقه طول میکشد، فکر نمیکنم هیچ یک از کارهایم ...
گفتوگو با احمد بیگدلی
شما در این چند سال در جایزههای ادبی زیادی داور بودهاید، بهتبع این داوری آثار زیادی را هم خواندهاید، برآوردتان از ادبیات داستانی این چند سال چگونه است؟
اولاً گزینش داستان در یک مجموعه بسیار اهمیت دارد و نویسنده باید با وسواس بیشتری داستانهایش را انتخاب و در مجموعهاش جای دهد. در ضمن واقعیتی هست که نویسنده از بین داستانهایی که دارد باید تعدادی را گزینش کند و بهترین آنها را در یک مجموعه جای دهد. نویسندگانی هستند که به تعداد یک مجموعه داستان نوشتهاند و بیشتر از آن ندارند، اگر ناشر بگوید داستانهایی را اضافه کن چیزی ندارند، به نظرم این برای داستاننویس یک عقبگرد و ا ...
گفتوگو با احمدبیگدلی
آقای بیگدلی انقلاب به لحاظ زمانی پیش از دفاع مقدس رخ داد، اما در حوزه داستاننویسی ادبیات انقلاب نتوانسته مانند ادبیات دفاع مقدس جای خود را باز کند و رشد نسبی را در این زمینه شاهد باشیم علت را در چه میدانید؟
مطالعه تاریخ نشان میدهد، اوج داستاننویسی و هنرهای دیگر در کشورمان در دهه 40 بود. این اتفاق اگرنه به همان شدت ولی با قدری تفاوت بعد از پیروزی انقلاب هم دوباره رخ داد؛ انقلابی که منجر به تحولی عظیم در داستاننویسی و بهویژه سینما شد. از سینما که بگذریم، داستاننویسی در این دوران با تحولات بسیاری روبهرو شد، بهویژه داستانهای کوتاه که بسیار مورد توجه اهالی قلم قرا ...