فیلتر مصاحبه

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران مصاحبه

  • دنیا باید به دست زن‌ها اداره شود

    گفت‌وگو با اوریانا فالاچی

    اگر فکر کنیم که اوریانا، در تمام شاهکارهایی که در کار روزنامه‌نگاری و نویسندگی به وجود آورده، کاملاً صادق بوده است، باید بدانیم که او در یک مسئله هیچ‌گاه صادق نیست و آن مسئله زن بودن و مرد بودن است:

    همه خیال می‌کنند که زن بودن به معنی جوراب نایلون و دامن کوتاه و هوس‌انگیز پوشیدن است. ولی من از بچگی شلوار پوشیده‌ام و هنوز هم می‌پوشم.

    این حرف او پرسشی را در ذهن من بیدار کرد و از او پرسیدم که به راستی آیا دلش نمی‌خواهد که یک مرد باشد، اما او با توپ و تشر و خیلی خشک و جدی یک «نه!» گفت و مرا سر جایم نشاند. اما وقتی سکوت بهت‌آلود مرا دید، ادامه داد:

    من طرفدار نهضت زنا ...

    • مرور آثار یک نویسنده
    • دوران زندگی
    • تفکرات و نظرات
    • نویسنده
  • خاطرات منتشرنشده از زرین‌کوب

    گفت‌وگو با عظیم زرین‌کوب

    «قمر دیگه به من دکتر نگو»
    عظیم زرین‌کوب صحبت‌هایش را با بیان ویژگی‌های اخلاقی عبدالحسین زرین‌کوب شروع می‌کند؛ این‌ که دوست نداشته به او استاد «و» دکتر بگویند. او با بیان این‌که خودش هیچ‌گاه از این عنوان‌ها برای زرین‌کوب استفاده نکرده است، می‌گوید:

    خانم #آریان در جلسه‌های دوشنبه گاهی او را دکتر یا استاد صدا می‌زد. زرین‌کوب بعد از جلسه می‌گفت «قمر دیگه به من دکتر نگو». در مدتی هم که پدر و مادر ما زنده بودند، هیچ‌گاه نمی‌گفتند پسرمان دکتر شده است. نه پدر و مادرم از این مسائل خوش‌شان می‌آمد و نه زرین‌کوب. فکر می‌کنم قبل از آن‌که دانش زرین‌کوب در نظر گرفته شود، اخلاق و ادب ...

    • معرفی / بررسی کتاب
    • مرور آثار یک نویسنده
    • دوران زندگی
    • نویسنده
    • تفکرات و نظرات
  • جلال با ظلم مبارزه می‌کرد

    گفت‌وگو با خواهرزاده‌ی جلال آل احمد

    اگر آل احمد در زمان حال و در شرایط حاضر بود، چه می‌شد؟ از دامان خانواده‌ای مذهبی برخاستن، به حوزه اندیشه‌های دینی اصلاح‌طلبانه رفتن، بعد ساحت حزب توده را درنوردیدن و سرانجام گام نهادن در قلمروی نقد سیاسی و اجتماعی، ازجمله نقد جریان غرب‌زدگی و نهاد نوپای روشنفکری و روشنفکرها. اگر این راه ادامه می‌یافت، او به کجا می‌رسید، مخصوصاً حالا که یکسری تجربیات جدید بعد از انقلاب اسلامی نیز به حافظه تاریخی ملت ایران اضافه‌شده است.

    بله، جسمش از خاک بود، از خاک برخاست، به خاک برگشت و تمام شد، ولی افکار و اندیشه‌هایش آسمانی است. همچنان زنده و پر جان و حی و حاضر. همان‌طور که فرمودید با ...

    • مرور آثار یک نویسنده
    • دوران زندگی
    • تفکرات و نظرات
    • نویسنده
    • داستان
  • ستون زبان پارسی و هویت ایرانی

    گفت‌وگو با جلال خالقی مطلق

    ابتدا از دکتر جلال خالقی مطلق از ویژگی این شاهنامه می‌پرسم:

    این شاهنامه که من با همکاری دو تن از دوستان حدود پنجاه سال روی آن کار می‌کنیم؛ شاهنامه‌ای است که پس از بررسی نزدیک به پنجاه نسخه شاهنامه بر اساس ۱۵ یا ۱۶ نسخه و ترجمه، با یک شیوه خاصی در تصحیح انجام‌شده، سال‌های زیاد طول کشید.
    این شیوه بسیار وقت می‌برد. خصوصاً این‌که تعداد دست‌نویس‌هایی که پای این تصحیح هست، خیلی زیاد است و الان هشت جلد آن در آمریکا منتشرشده و به کار تصحیح پایان رسیده است. یادداشت‌هایی هم در توضیح لغات و مسائل مختلف شاهنامه، دستور زبان، تاریخ، حماسه و غیره و غیره مطرح می‌شود و به آن‌ها پاسخ ...

    • داستان
    • معرفی / بررسی کتاب
    • مرور آثار یک نویسنده
    • تفکرات و نظرات
    • نویسنده
  • پنجاه سال کار بر روی شاهنامه

    گفت‌وگو با جلال خالقی مطلق

    آقای خالقی مطلق! شما در گفت‌وگویی ضمن تعریف از تهران قدیم با باغ‌های سبز که عطر آن همچنان در مشام شماست، از کاشی‌هایی با تصاویری از ضحاک ماردوش گفته بودید و ماهی‌های بادکرده در حوض. آیا همه این خاطرات سبب رفتن شما به‌سوی فردوسی شد؟

    من زمانی که دبستان می‌رفتم، کسانی در خانواده‌ی ما، اهل ورزش بودند. در آن زمان کسی که اهل ورزش بود، اهل زورخانه بود و کسی که اهل زورخانه بود، عملاً با شاهنامه ارتباط داشت. پسردایی من در منزل تخته‌شنا می‌زد. تخته‌ای بود که می‌گذاشتند روی زمین و دستشان را می‌گذاشتند روی آن تخته و می‌رفتند و می‌آمدند و درعین‌حال از شاهنامه شعر می‌خواندند. با هر م ...

    • داستان
    • معرفی / بررسی کتاب
    • مرور آثار یک نویسنده
    • تفکرات و نظرات
    • نویسنده
    • شاعر
  • درباره‌ی محمود کیانوش

    گفت‌وگو با اسدالله شعبانی

    چگونه و چه زمانی با محمود کیانوش آشنا شدید؟

    زمانی که نوجوان بودم به کتابخانه‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان می‌رفتم و کتاب می‌خواندم. در آنجا کتابی به نام «غصه‌ای و قصه‌ای» را دیدم که نوشته‌های محمود کیانوش بود. در این کتاب، غصه‌های نوجوانی به تصویر درآمده بود که بار زندگی دشوار برادر معلولش را به دوش می‌کشید این کتاب اولین اثری بود که از او خواندم و خوشم آمد. سال‌ها بعد که بزرگ‌تر شدم دریافتم که کیانوش شعر کودک هم می‌سراید. من در آن زمان شعر کودک می‌سرودم اما آشنایی زیادی با شعر کودک نداشتم، چون ما در شهرستان زندگی می‌کردیم و تنها کتاب‌های درسی در دسترس ما بود ...

    • داستان
    • شعر
    • مرور آثار یک نویسنده
    • دوران زندگی
    • تفکرات و نظرات
    • شاعر
    • نویسنده
    • نوستالژی