فیلتر مصاحبه

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران مصاحبه

  • سخنرانی لگویین در مراسم کتاب آمریکا

    گفت‌وگو با اورسولا لگویین

    همکاران نویسنده‌ی من در ژانر علمی تخیلی، همواره شاهد اهدای جوایز زیبا به نویسندگان به اصطلاح واقع‌گرا بوده‌اند.

    لگویین احساسات خود را درباره‌ی ژانر علمی‌تخیلی ابراز و آرزو کرد اعتبار نویسندگان این ژانر از سوی منتقدان به رسمیت شناخته شود و جوایز ادبی بیشتری نصیب آن‌ها شود.

    ما در دوره‌ی سرمایه‌داری زندگی می‌کنیم. به نظر می‌رسد قدرت آن غیرقابل اجتناب است اما نباید از به چالش کشیدن آن غافل شد.

    او همچنین سهل‌انگاری مردم آمریکا درمورد وضعیت اقتصادی این کشور را مورد سرزنش قرار داد و گفت صرفاً به این دلیل که یک ساختار اجتماعی فراگیر است، نمی‌توان آن را به چالش نکشید.

    ف ...

    • تفکرات و نظرات
    • نویسنده
    • دوران زندگی
  • اوضاع در تئاتر اسف‌بار است

    گفت‌وگو با چیستا یثربی

    #چیستا_یثربی، نویسنده، کارگردان سینما و تئاتر و مدرس دانشگاه در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه‌ی تئاتر دیباچه گفت:

    به این دلیل که از وضعیت رؤسای بخش نمایش خانگی و صداوسیما در عدم شفافیت درقراردادها شاکی هستم، نامم خط می‌خورد.

    این فیلم‌نامه‌نویس نامی کشور در رابطه با فعالیت‌های اخیر خود اظهار کرد:

    این روزها از کارگردانانی که نیاز به فیلم‌نامه‌نویس ندارند و بازیگران خود را به بداهه‌گویی تشویق می‌کنند، تعجب می‌کنم. معضلی که «مرجانه گلچین» هم در یکی از مصاحبه‌های خود به آن اشاره کرد و گفت: «نشد بر سرکاری بروم و فیلم‌نامه‌ی کامل به من بدهند، معمولاً چند خطی به من می‌دهند و ...

    • مرور آثار یک نویسنده
    • دوران زندگی
    • تفکرات و نظرات
    • نویسنده
  • حاج علی برای من چگوارا بود

    گفت‌وگو با چیستا یثربی

    به عنوان شروع مصاحبه از پستچی شروع کنیم؛ و اینکه چطور شد که تصمیم به شروع این داستان آن هم در فضای مجازی گرفتید؟

    روز اولی که شروع به کارکردم قرار بود پست‌چی یک قسمت باشد؛ اما آنقدر ذهن مخاطبان را درگیر کرد و راجع به داستان می‌پرسیدند که گفتم چرا دو قسمت نشود؟ به پنج‌تا که رسید به این نتیجه رسیدم که این دنباله‌دار خواهد شد. به 29 که رسید، به دلیل اینکه 29 برایم عدد مهمی بود (تاریخ تولد دخترم و سنی که او را به دنیا آوردم و روزی که پدرم سکته کرد) تصمیم گرفتم داستان را در همین قسمت تمام کنم به همین دلیل وقتی یک قسمت دیگر باقی ماند مجبور شدم اسمش را بگذارم قسمت صفر چون قول د ...

    • داستان
    • تفکرات و نظرات
    • نویسنده
    • دوران زندگی
    • مرور آثار یک نویسنده
  • تئاتردرمانی

    گفت‌وگو با چیستا یثربی

    کار تئاتر را کی و با چه انگیزه‌ای آغاز کردید؟

    سال ۶۸ به طور جدی وارد تئاتر شدم. تلاشم این بود که بین تئاتر و روانشناسی نقطه مشترکی پیدا کنم تا از این دو به مجموعه‌ای برسم که برای زندگی مردم، سودمند باشد. پایان‌نامه فوق‌لیسانسم را هم «تئاتردرمانی» قرار داد. برای آموزش تئاتر با کلاس‌های جهاد دانشگاهی الزهرا، فرهنگسرای نیاوران، کانون تئاتر بانوان همراه شدم و به یادگیری اصول اولیه بازیگری ـ کارگردانی پرداختم. در همان موقع «اتاق آینه» را با همکاری بهزیستی راه‌اندازی کردیم. از سال ۷۲ تا سال ۷۴. طرح موفقی بود. سوژه از مردم (اغلب مشکلاتشان) و اجرا توسط اعضای گروه بود. کار ما حل ...

    • مرور آثار یک نویسنده
    • تفکرات و نظرات
    • نویسنده
  • نقش نویسندگان

    گفت‌وگو با اولگا توکارچوک

    در گذشته نویسندگان در جامعه افراد قدرتمندی تلقی می‌شدند که می‌توانستند بر مردم تأثیر بگذارند. آیا این وضعیت تغییر کرده است؟ نقش نویسندگان در جوامع فعلی چیست؟

    نقش نویسندگان همواره سیاسی بوده است، سیاسی به معنای عام‌ترین مفهوم این کلمه. منظورم از سیاسی برخورد آگاهانه با واقعیت‌های اطراف ماست. به اعتقاد من به همین دلیل در اکثر موارد نویسنده زوایایی برای برخورد با واقعیت پیدا می‌کند که مسائل غیرقابل تصور و مشاهده ناشدنی را برای ما عریان می‌کند. به عبارتی دیگر، نویسندگان، شاعران و هنرمندان به مسائلی که ما قابلیت تشخیص آنها را از دست داده‌ایم، نور می‌تابانند، مسائل و مواردی ک ...

    • داستان
    • مرور آثار یک نویسنده
    • دوران زندگی
    • نویسنده
    • تفکرات و نظرات
  • مثلث هیوز، پلات و شعر

    گفت‌وگو با تد هیوز

    از دوران کودکی‌تان کمی صحبت کنید؟ و اینکه اصلاً چطور شد به عنوان یک شاعر قدم‌هایتان را برداشتید؟

    راستش تا آنجایی‌که در نوشتن به من مربوط می‌شود باید بگویم که من در شهری کاملاً صنعتی در غرب یورک‌شایر در شمال انگلستان در خیابانی عریض و طویل و مملو از کارخانه‌های نساجی زندگی می‌کردم. روستایی که من در آن متولد شدم تا حدودی آرام بود و با روستای بعدی حدود پنجاه مایل فاصله داشت. این شهرهای کوچک در میان آن همه زمین بایر و آن همه کارخانه‌های صنعتی گم شده بودند. اگر به مدرسه نمی‌رفتید خودتان را در میان یک بیابان بی‌آب و علف حس می‌کردید. آن زمان بیشترین علاقه‌ی من به حیوانات وحشی ...

    • دوران زندگی
    • تفکرات و نظرات
    • شاعر
    • مرور آثار یک نویسنده
    • شعر