گفتوگو با چیستا یثربی 1397
مدت زمان مطالعه : 3 دقیقه
گفتوگو با چیستا یثربی دربارهی فعالیت در تئاتر و سینما
#چیستا_یثربی، نویسنده، کارگردان سینما و تئاتر و مدرس دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار حوزهی تئاتر دیباچه گفت:
به این دلیل که از وضعیت رؤسای بخش نمایش خانگی و صداوسیما در عدم شفافیت درقراردادها شاکی هستم، نامم خط میخورد.
این فیلمنامهنویس نامی کشور در رابطه با فعالیتهای اخیر خود اظهار کرد:
این روزها از کارگردانانی که نیاز به فیلمنامهنویس ندارند و بازیگران خود را به بداههگویی تشویق میکنند، تعجب میکنم. معضلی که «مرجانه گلچین» هم در یکی از مصاحبههای خود به آن اشاره کرد و گفت: «نشد بر سرکاری بروم و فیلمنامهی کامل به من بدهند، معمولاً چند خطی به من میدهند و میگویند بقیهی فیلمنامه را کمکم به شما میدهیم ولی این کار را نمیکنند و آنچه اجرا میکنیم کاملاً بداهه است.» در نتیجه برای این گونه کارگردانها متأسفم و حتی شاهد این هستم که عدهای از آنها فیلمنامه را به اعضای خانواده خود میدهند تا بنویسند و این درحالی است که سررشتهای از فیلمنامهنویسی ندارند. به همین دلایل در حال حاضر فیلمنامهای در دست ندارم چرا که به ما سفارش نمیدهند به خصوص به من و امثال من که مستقل کار میکنیم و دولتی نیستیم.
وی افزود:
در زمینهی نشر چند رمان در دست انتشار دارم که اولین رمانم «خواب گل سرخ» است که در فضای مجازی آن را عمداً به پایان نرساندم؛ به این علت که متضرر نشوم؛ زیرا معمولاً کانالهای مختلف به شکل پی دی اف با حذف اسم نویسنده، داستانها را به شکل غیرمجاز منتشر میکنند و متأسفانه هیچ مرجع قانونی برای رسیدگی به شکایت وجود ندارد. البته به ارشاد شکایت کردیم اما نتیجهای نداشت و تنها به ما گفتند: «در فضای مجازی داستان نگذارید» درحالی که ارشاد قادر به متوقف کردن فعالیت این کانالها است. به همین منظور من از قوه قضاییه در بخش رسانه و فرهنگ تقاضا دارم به این مسائل رسیدگی کند. شاید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قدرت اجرایی ندارد. به من میگویند به پلیس فتا شکایت کنم اما مسئولان «فتا» آنقدر درگیر مسائل پیچیده سیاسی در فضای مجازی هستند که فرصت رسیدگی به این قبیل شکایتها را ندارند. قصد من از قرار دادن رمانم در فضای مجازی این است که مردم خارجی زبان اما ایرانی الاصل را که علاقهمند به فرهنگ و ادب کشورشان هستند را با فرهنگ و ادبیات معاصر فارسی آشنا کنم، در ابتدا این کانالها نبودند و در قسمتهای آخر رمان پستچی بود که این کانالها پدید آمده و مشکل ساز شدند.
نویسنده رمان جذاب پستچی در رابطه با سایر فعالیتهای خود در عرصه نمایشنامهنویسی گفت:
دو کتاب شعر و دو نمایشنامه جدید در دست چاپ دارم؛ سال گذشته چهار نمایشنامه در قالب دو کتاب از من منتشر شد که نمایشنامه «بانو ومرد مرده» مورد تحسین قرار گرفت و کاندید ادبی پروین اعتصامی و کاندید کتاب سال شد. امسال هم دو نمایشنامه جدید دارم و از شهرستانیها و دوستان دانشجو تقاضا دارم بدون مجوز اقدام به اجرای این کارها نکنند و احترام به حقوق معنوی نویسنده را یاد بگیریم.
نویسنده فیلم دعوت به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا، ضمن گلایه مندی از مسئولان تئاتر در کشور اظهار داشت:
از رئیس مرکز هنرهای نمایشی و رئیس تئاتر فجر که از دوستان قدیمی من هستند،گله مند هستم چرا که با وجودی که میدانند به من سالن دولتی نمیدهند بی توجهی کردند. بارها پیام داده و درخواست کردم که فراخوان را برای من هم ارسال کنند اما نادیده گرفتند؛ بارها به آقای کرمی زنگ زده و درخواست سالن دادهام و گفتهام آیا دو سال یکبار هم حق برخورداری از سالن برای اجرا را ندارم و این در حالی است که برخی هروقت اراده کنند سالن در اختیارشان قرار میگیرد.
مدت سه سال است که یک کار آماده دارم و بازیگرانش تمرین سختی داشتهاند،این کار ورژن جدیدی از «شازده کوچولو» است که کاملاً ایرانیزه شده است و کار دیگری که بسیار به آن میبالم با نام «پری کوچک دریایی»، در تاجیکستان هم اجرا داشته و چند بار جایزه گرفته است. هردوی این کارها آماده است و تنها کافی بود که همکاران گرامی فقط به من سالن بدهند و بگویند از چه راهی این کارها را وارد کانال فجر کنم درحالی که حتی جوابیه مشخصی به من ندادند.
به هرحال این مسائل خیلی دردناک است چرا که ما آماده هستیم اما صحنه نداریم؛ به ما میگویند با بخش خصوصی کار کنیم؛ بخش خصوصی هم نیاز به اسپانسر فهیم دارد نه اسپانسری که بگوید «بازیگرانت را رد کن به این علت که مسن هستند و نقش اصلی را به دختر من بده»، من این اسپانسر را نمیخواهم و از بازیگر شناخته شده تئاتری بهره میگیرم؛ گروه من گروهی است که قبلاً هم با آنها کار میکردم خانم صبا کمالی وخانم سیما تیرانداز از اعضای این گروه هستند. من نمیتوانم با بخش خصوصی کار کنم که از من میخواهد دختر جوان و زیبا را برای کارهایم انتخاب کنم و یا سوپراستاری را بیاورم که از همان ابتدا از من چک میخواهد؛ این شرایط اسفبار است چرا که تئاتر سرمایه سالاری شده است.
من سه سال است که از سالن محروم هستم و دست آخر به من گفتند خانه تئاتر را میتوانیم به شما بدهیم؛ سالنی که گنجایش 40 نفره دارد وبه دستیاران من هم این سالن را میدهند. من در اجرای قبلی که سالن دویست نفره بود هم با مشکل مواجه شدم و چگونه میتوانم این جمعیت را در سالن 40 نفره جا بدهم. حداقل بهتر است به فروش اجراهای قبلی هم نگاه کنند و بعد پیشنهاد سالن بدهند. با وجود این مشکلات از تئاتر بسیار گلایه مند هستم ولی در عوض از نشر رضایت دارم؛ هرچند با شرایط اقتصادی نامناسب این روزها اولین ضربه به بخش فرهنگی و کتاب وارد شده و این مقوله از سبد خرید مردم حذف شده است و به همین دلیل اغلب کارهایم را درفضای مجازی نشر میدهم تا صدای ادبیات ایرانی شنیده شود.
این نویسنده نامی گفت :
عدم پذیرش فیلمنامه سفارشی از جانب ارگانها باعث شده تا من تمام هم وغم خود را بر آثاری بگذارم که خودم میپسندم. البته پیشنهاداتی از چند ارگان سینمایی برای نگارش فیلمنامه سریالی داشتهام که کارهای سفارشی سخیفی بودند. به طور نمونه نوع نگاه من به فلان شهید آن گونه نیست که آنها نگاه میکنند و بسی عاشقانهتر است اما این دوستان تعریف دیگری از شخصیت شهیدی داشتند که پیشنهاد نویسندگی فیلمش را به من دادند که در نهایت به نتیجه نرسیدیم و درواقع عدو سبب خیر شد تا آثار فاخر دیگری تولید کنم و درواقع عدم اجازه برای کارگردانی باعث شد تا تمام تمرکزم را در رمان نویسی بگذارم.
من سه فیلمنامه سینمایی خوب نوشتهام که یکی از آنها کار ابراهیم حاتمی کیا بود ، «کنسرت» را برای فریدون جیرانی و«پیشنهاد پنجاه میلیون تومانی» را برای آقای صباغ پور نوشتم و بسیاری از کارهای دیگر که اغلب موفق بودند. به دوستان و مسئولان محترم میگویم اسم افراد را از لیستهای خود خط نزنید چرا که این افراد جور دیگری فعالیت میکنند به طور مثال رمان مینویسند و صدای خود را به گوش مردم میرسانند و این شما هستید که سریالهای ضعیف به دست مردم میدهید که خندهدار و خجالتآور است. بارها اسم من از سریالهای نمایش خانگی خطخورده است و دقیقاً اینها از جایی که اسم من و امثال من را خط میزنند، ضربه میخورند. چرا که مردم کمکم متوجه ضعف کارها میشوند و این پرسش پیش میآید که وقتی فیلمنامهنویس خوب داریم چرا ازآنها استفاده نمیکنید.
ارسال دیدگاه