گفتگو با اروین یالوم
در یکی از صبحهای ماه مه، آروین یالوم، رواندرمانگرِ اگزیستانسیال، دوران نقاهتش را در اتاقی رو به آفتاب در طبقهی همکف بیمارستان پالو آلتو در کالیفرنیا سپری میکند. بلوزی سبز با شلواری سفید به تن کرده، البته نه لباس فرم بیمارستان. همان اول اشاره میکند حالش طوری نیست که بخواهد زیاد به بیمارستان بیاید و تحت مداوا باشد. با خنده میگوید: «نمیخواهم [نوشتهای که قرار است بنویسی] مراجعهکنندههایم را بترساند». تا پیش از ماه گذشته که زانویش را عمل جراحی کند، روزی دو یا سه مراجع میدید، بعضی را در مطبش در سنفرانسیسکو و بقیه را در محل زندگیاش، پالو آلتو؛ اما بعد از عمل جراحی، اح ...
پرسشهایی از فریبا کلهر
آیا در کودکی و نوجوانیتان فکر میکردید که نویسنده شوید؟
نه، در کودکی نه. اما در نوجوانی میدانستم که نوشتن و نویسنده شدن را دوست دارم. البته به چشم شغل به نوشتن نگاه نمیکردم و اگر کسی ازمن میپرسید: «میخواهی چه کاره بشوی؟» فوری جواب میدادم خلبان! بعد که همه بهم میخندیدند، جواب من در برابر سؤال «میخواهی چه کاره بشوی؟» این بود: «میخواهم وکیل بشوم!!!» و باز هم خنده حضار! حالا چطوری توی سرم رفته بود که خلبان یا وکیل بشوم، نمیدانم. اصلاً اینکه چطور با آن همه تحویل گرفته نشدن زنده ماندم را هم نمیدانم!
در دوره کودکی و نوجوانیتان کدام کتاب یا کتابها روی شما تأثیر ...
گفتوگو با خورخه لوئیس بورخس
«بورخس» خود درباره «الف» می گوید:
«الف» تقلیدی نامحسوس از #دانته است. دلم می خواست «آرژنتینو دانیه ری» را خیلی ساده درست مثل «ویرژیل»، که شخصیت با نمک و مضحکی دارد، خلق کنم. حتی نام «بئاتریس» را تغییر ندادم و خودم را جای دانته نشاندم … بعدش حس کردم که این کارم حسابی مسخره می شود (بورخس می خندد) و البته یک چیزی را هم باید بگویم، که مطمئنم بی شک هیچ چیز درباره اش نمی دانید. نام هایی که در داستان هایم استفاده کرده ام همه نام های اشخاص واقعی اند. اغلب، افراد خانواده ام. کلی اسم تو خانواده ما وجود دارد و من هم ازشان استفاده کردم. مادرم از این کار خوشش نمی آمد، فکر می کنم که ...
گفتوگو با عرفان نظرآهاری
اگر موافق باشید مصاحبه را با صحبتی در باره کتاب «جوانمرد، نام دیگر تو» و مفهوم جوانمردی در ادبیات فارسی شروع کنیم؟
مفهوم جوانمردی در ایران، از پیش از اسلام وجود داشته و در دوره های اسلامی تقویت شده و بسط پیدا کرده است. مفهومی که در تمام زندگی مردم، در اصناف مختلف و در تفکر و جهان بینی شان ریشه داشته، اما در روزگار کنونی حس می کنیم که این مفهوم دچار آسیبهایی شده است. قواعد زندگی تغییر کرده و آن اصول و مرامی که جوانمردان به معنای مثبتش داشتند، به فراموشی سپرده شده است. این موضوع انگیزه ای شد که من روی این مفهوم بیشتر کار و تحقیق کنم و کتابهایی را که در باره فتوت و جوانمرد ...
گفتوگوی شاهرخ احکامی با ایرج پزشکزاد
در سفری به پاریس، فرصتی دست داد و بالاخره توانستم رضایت آقای ایرج پزشکزاد، نویسنده دیرآشنای همه ایرانیها را برای گفتگویی دوستانه جلب کنم. برای این نشست صمیمانه پیشاپیش از ایشان سپاسگزارم و گفتگو را با این پرسش آغاز میکنم که چگونه نویسنده شدند؟
پدرم برای من از مدرسه متوسطه معلم فرانسه گرفته بود که من بخونم و بعد هم به زور او من یه سالی هم به مدرسه فرانسوی رفتم و دیگه میتونستم از زبان فرانسه ترجمه کنم. ولی نوشتنی که از خودم نوشته باشم، میرسه به بعد از کودتای ۲۸ مرداد.
در چه سبکی مینوشتید؟
در مطبوعات اون زمان بود که داستان معروف «آسمون و ریسمون» را هفت هشت سال م ...
پیشنهاد کتابخوانی دلیا اونز
چه کتابهایی بر روی میز کنار تخت شما است؟
«راهی طولانی طولانی» نوشته سباستین بارری و «کشور ناگهانی» نوشته کارن فیشر.
آخرین کتاب خوبی که خواندید چه بود؟
«دلبند» نوشته تونی موریسون که در عمق جان من نشست و قلب من برای تنهایی شخصیتها شکست. «دلبند» را باید بارها و بارها خواند تا هیچوقت ارواح بردهداری را از یاد نبریم. علاوه بر این به دلایل ادبی این کتاب را دوباره میخوانم زیرا خواندن یک جمله از تونی موریسون کافی است تا برای یک عمر نوشتن منبع الهامی داشته باشید.
هیچ رمان کلاسیکی را به تازگي برای نخستين بار خواندهاید؟
چند ماه پیش سه رمان مهم از ویلیام فاکنر را خواند ...