1. کسب دانش
یکی از مهمترین دلایل اهمیت کتاب خواندن، کسب دانش است. کتاب منبع سرشار اطلاعات است. خواندن کتابهای گوناگون اطلاعات فراوانی درباره موضوعات مختلف در اختیار ما میگذارد و به آگاهی ما عمق میبخشد. هر کتابی که میخوانید، چیزهای تازهای میآموزید که در غیر این صورت از آنها بیخبر میماندید.
2. رشد مغز
پژوهشها ثابت کرده که مطالعه تأثیر مثبتی بر مغز دارد. مطالعه ذهن را فعال نگه میدارد و از زوال ذهن و آلزایمر پیشگیری میکند. زیرا فعالیت مغز مانع از دست رفتن نیروی آن است. مغز مانند ماهیچهای است که با تمرین میتوان آن را قوی و سالم نگه داشت. کتابخوانی مانند حل معم ...
توانایی تندخوانی همیشه یک مزیت محسوب نمیشود
کلاسهای تندخوانی در سراسر جهان، به شرکت کنندگان خود این وعده را میدهند که میتوانند سریع تر و بهتر بخوانند. این حرف تا حد زیادی درست است. ما چشم های خود را به شیوه درست روی متن حرکت نمیدهیم. گاه یک جمله یا پاراگراف را چند بار میخوانیم و …
اما در کنار رفع این ایرادها، واقعیت این است که یادگیری تکنیکهای تندتر خواندن الزاماً مزیتی ایجاد نمیکند. شاید برای خواندن رمان یا روزنامه ها، تندخوانی مفید باشد، اما در مورد کتابهای آموزشی چنین نیست. بسیاری از کتابها را باید مثل آب، جرعه جرعه نوشید تا اثر آن مشخص و محسوس باشد.
ضمن اینکه ی ...
چرا کتاب بخوانیم؟
پاسخ به این سوال، میتواند بدبینی افرادی را که اهل کتاب خواندن نیستند از بین ببرد. قبل از هر اقدامی، قبل از انتشار انواع و اقسام ابزارهای ارتقاء سطح کتابخوانی و غیره، باید چرایی این مسئله روشن شود. فلسفه این کار چیست؟ هدف دقیقا چیست؟ و… . تا بدانیم دقیقا دنبال چه چیزی هستیم.
یک کتاب در کوتاه مدت، شما را نه به آدم بهتری تبدیل میکند و نه به آدم بدتری. بلکه خواندن هدفمندِ سلسلهای از کتابها در طول عمرتان و صرف زمان برای کتابخوانیست که میتواند تغییراتی در دیدگاه شما ایجاد کند تا در لحظههای مهم زندگیتان تصمیمهای بهتری بگیرید.
بر این اساس شاید تجر ...
«زندگی هر چه قدر هم معنا نداشته باشد،
باز بهتر است زندگی کرد…»
آلبر کامو
اشاره:
به تعبیر کامو، «طاغی» انسانی است که «نه» میگوید اما این «نه» گفتن او از سرِ «انکارِ نفس» نیست. او، چون به نفس خود بیاندیشد، «آری» خواهد گفت. چنین استدلالی، خواه ناخواه آدمی را به «خلافِ جریانِ آب شنا کردن» میرساند. البته طغیان علیه نظمِ موجود، جسورانه مینمایاند که نیاز به فرهنگی متفاوت دارد. به این ترتیب است که شخصیتی چون «کریلوف» – شخصیتِ اصلی رمانِ «جن زدگان» داستایوسکی- میگوید:«من خود را خواهم کشت تا تمرد و اختیار وحشتناک جدید را مسجل کنم.»
حال پرسش این است همانطور که قهرمانِ د ...
سیاوش جمادی نویسنده و مترجم آثار فلسفی و ادبی است.ترجمه ها و تالیف های زیادی در حوزه فلسفه، از جمله آثار مارتین هایدگر، داشته است. او برای نوشتن کتاب «زمینه و زمانه پدیدارشناسی» در سال ۸۵ برنده بیست و پنجمین دوره کتاب سال در فلسفه شده است. «متافیزیک چیست؟» اثر مارتین هایدگر (ترجمه همراه با شرح آرای هایدگر)، ترجمه «هستی و زمان» مارتین هایدگر، ترجمه کتاب «نامه های به میلنا« از فرانتس کافکا، ترجمه و تالیف کتاب «یادبود ایوب در جهان کافکا»و ترجمه «نیچه: درآمدی به فهم فلسفه ورزی او« اثر کارل یاسپرس، از جمله این آثار هستند.
وی در سال ۸۸ نیز تفسیری خواندنی همراه با ترجمه اش از نق ...
نوستالژیا در اصل واژه ای یونانی به معنای «درد غربت» و «سودای بازگشت به وطن» داشتن است. نوستالژیا مفهومی «هومر»ی است که اول بار در کتاب «اودیسه» با آن مواجه می شویم.«اولیس» قهرمان اودیسه، پس از جنگ «تروا» دلتنگِ خانه و زندگی و خسته از جنگیدن بود و شوق بازگشت نزد همسر و فرزند و کاشانه خود داشت و در راه باز گشت که بیشتر اوقات روی دریا بود،.خدایان هر بار ماموریتی تازه به او می دادند که رویاروئی دیگری با جنگ و مرگ بود.
نوستالژیا در ۲-۳ قرن پیش، به عنوان یک بیماری و در آغاز در سربازان شناخته شد و باز هم به سبب دوری از خانه و کاشانه و به معنای غم و درد غربت و دلتنگی ای است که ...