سرخ و سیاه (به فرانسوی: Le Rouge et le Noir و به انگلیسی: The Red and The Black) رمانی است از ماری آنری پیل ملقب به «استاندال» نویسندهی سبک رئالیسم فرانسوی. این کتاب روایتی است داستنی از آنچه نویسنده تجربه کرده. از نظر برخی منتقدان این کتاب او جزو برترین رمانهای فرانسوی قرن ۱۹ قرار میگیرد. علاوه بر «سرخ و سیاه»، کتابهایی چون «صومعهی پارم» «راهبهی کاسترو» و «ناپلئون» از این نویسنده به فارسی ترجمه شدهاند. ویژگی برجستهی رمان، شرح مفصل و جزء به جزء حاکم بر یک دوره از تاریخ است. شرح احوالات درونی و بیرونی انسانهایی که هر یک نماینده یک نوع تیپ و شخصیت و طبقهی اجتماعی هستند که نویسنده کمبود فرهنگی در آنها را به تصویر کشیده است. ظرافتهایی که استاندال در شرح شخصیتها به خرج میدهد، مثالزدنی است. شخصیت اصلی او جوانی روستایی است که سرگذشت این جوان بر زمینهای تاریخی ترسیم شده که نمایانگر دقت و موشکافی نویسنده است. پایبندی استاندال به واقعگرایی، این کتاب را به وقایعنگاری نیمهمستند- تاریخی تشبیه کرده است.
کتاب شرح زندگانی ژولین سورل، فرزند چوبفروشی روستایی است. او با حافظهی فوقالعادهای که داشته کل کتاب مقدس را نزدیک کشیشی به زبان لاتین حفظ میکند. او پس از آن کلیسا را به قصد به دست آوردن پول و قدرت ترک میکند نزد خانوادهی دو رنال، که شهردار شهر است استخدام شده و مدرس فرزندان شهردار میشود. چندی نمیگذرد که به همسر شهردار، دل میبازد. عشق آنها به حدی بالا میگیرد که سورل آنجا را به مقصد پاریس ترک کرده و برای مدتی به مدرسهی علوم دینی میرود و سپس به واسطهی رئیس آن مدرسه، منشی یکی از افراد پرنفوذ پاریس میشود... .
این کتاب با ترجمهی محمدتقی دانیا در سال 1359 توسط انتشارات نهضت به چاپ رسیده است. از دیگر ترجمههای این اثر میتوان به ترجمهی عظیمی نفسی (نشر کلبه)، عبدالله توکل (نشر نیلوفر)، مهدی سحابی (نشر مرکز) اشاره کرد.
فرناز ابراهیمی
ارسال دیدگاه