معروف است که #مارسل_پروست در و پنجره اتاقش را حین نوشتن به روی خودش میبست. برای این کار میتوان دلایل مختلفی برشمرد: در وهله اول دفاع از خود و از زمان تا به حال سپری شده در مقابل هجوم بی وقفه زمان خطی، و در وهله دوم تبدیل زمان کمی به زمان کیفی.
پروست برای تبدیل زمان کمی به کیفی احتیاجی به امتداد آن در وجه خطی و تمدید آن در زمان آینده ندارد. چرا که در این صورت گوشهچشمی نیز به کمیت زمان میداشت. به عبارتی میتوان گفت که پروست به جای این که زمان را در اختیار حال یا آینده قرار دهد، سعی میکند زمانهای حال و آینده را در بست خرج گذشته کند و از این گذشته ـکه گذشته استـ زمانی ...
این روزها #مارسل_پروست با رمان طولانی و پیچیدهاش در ایران نویسندهی خوشاقبالی است. «در جستوجوی زمان از دست رفته» علیرغم حجم بزرگ و قیمت گرانش مورد استقبال کتابخوان ایرانی قرار گرفته است. شاید تعداد زیادی از خریداران این رمان پس از خواندن صفحاتی طولانی در جلد اول که فقط شرح انتظار پسری است نوجوان که چشم به راه بوسهی شب بخیر مادرش است از خواندن مابقی این رمان بزرگ منصرف شده باشند.
مارسل پروست رمانی به شیرینی قصههای هزارویک شب ننوشته و بنا نداشته به شیوهی #الکساندر_دوما خواننده را سرگرم کند. در طی صد سالی که از آغاز انتشار جلد اول رمان هفت جلدی «در جستوجوی زمان از دس ...
سرانجام انتظارها به پایان رسید و ادامه سرگذشت ندیمه، منتشر شد. «وصیتها» اثری است پرتنش و هولآور، اما آیا با کتاب قبلی برابری میکند؟
عجیب است که چه چیزها در خاطر میماند و چه چیزهایی فراموش میشود. در هجده سالی که از خواندن کتاب سرگذشت ندیمه اثر مارگارت آتوود میگذرد، هر بار که نامش به گوشم خورده تنها یک صحنه را به یاد آوردهام: آیین تجاوز فرمانده به آفرد ندیمه- در حالی که او سر بر پای همسر فرمانده گذاشته است. هیچ صحنهی دیگری از این کتاب نه به دارآویختن افراد، نه متهمکردنشان و نه حقارت و ننگ هرزگی بر آنها رواداشتن، هیچکدام به اندازه این رابطهی غریب سهنفره تاثیری ...
در هر نسل، یک یا دو رمان خلق میشود که از حاشیهی فضای ادبی فاصله میگیرد، به یک پدیده تبدیل میشود و برای افرادی که حتی کتاب هم نمیخوانند، اثری نامآشنا میشود. «۱۹۸۴» شاهکار #جورج_اورول یکی از این کتابهاست و دیگری، «قصهی ندیمه» نوشتهی #مارگارت_اتوود.
«اتوود» نویسندهای است که دربارهی خودش میگوید: «خوشبینی یعنی بهتر از واقعیت، بدبینی یعنی بدتر از واقعیت، من واقعبین هستم.» گویا همین واقعبینی باعث شده بسیاری بخواهند با خواندن رمان «قصهی ندیمه» این نویسنده و سریال اقتباسی آن، به سرنوشت خود در دوران «دونالد ترامپ» پی ببرند. و البته در دورانی که برخی نویسندهها از ف ...
محمدتقی جواهری گیلانی معروف به #محمدشمس_لنگرودی شاعر و پژوهشگر معاصر ایرانی و از اعضای کانون نویسندگان ایران ، در ۲۶ آبان ۱۳۲۹ در محلهی آسید عبدالله لنگرود به دنیا آمد. شمس لنگرودی در خانوادهای مذهبی بزرگ شد. پدرش، آیتالله جعفر شمس لنگرودی، از روحانیان لنگرود بود که مدت ۲۵ سال امام جمعه لنگرود بود.
محمدشمس لنگرودی در سال 1336 وارد دبستان کورش در سبزه میدان لنگرود شد و در سال 1342 هم در همان شهر، وارد دبیرستان امیر کبیر شد. شمس لنگرودی سال بعد از آن ( 1343) به دبیرستان ملی محمدیه رفت. در سال 1346 در دبیرستان خیام برای تحصیل در رشتهی ریاضی، ثبت نام کرد و در سال 1348 مو ...
#محمدتقی_جعفری در سال ۱۳۰۴، در تبریز به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدایی را در دبستان اعتماد آغاز کرد اما در کلاس پنجم به دلیل فقر مالی ناگزیر مدرسه را رها کرد و برای امرار معاش به کار مشغول شد.
پس از مدتی نیمی از روز را به کار پرداخت و نیمی دیگر را به تحصیل در مدرسهی طالبیه مشغول شد. او سپس برای ادامهی تحصیل عازم تهران شد و از درس آیتالله شیخ محمدرضا تنکابنی و همچنین میرزا مهدی آشتیانی که در مدرسهی مروی تشکیل میشد، بهره برد.
محمدتقی جعفری پس از تحصیل در تهران به قم رفت و بعد از یکسال و نیم اقامت در این شهر در سال 1327 رهسپار نجف شد. در این شهر وارد مدرسه صدر شد و درس خ ...