فیلتر مقالات

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران مقالات

زندگی و آثار مارسل پروست

زندگی و آثار مارسل پروست

نویسنده : محمودرضا حائری

این روزها #مارسل_پروست با رمان طولانی و پیچیده‌اش در ایران نویسنده‌ی خوش‌اقبالی است. «در جست‌وجوی زمان از دست رفته» علی‌رغم حجم بزرگ و قیمت گرانش مورد استقبال کتابخوان ایرانی قرار گرفته است. شاید تعداد زیادی از خریداران این رمان پس از خواندن صفحاتی طولانی در جلد اول که فقط شرح انتظار پسری است نوجوان که چشم به راه بوسه‌ی شب بخیر مادرش است از خواندن مابقی این رمان بزرگ منصرف شده باشند.
مارسل پروست رمانی به شیرینی قصه‌های هزارویک شب ننوشته و بنا نداشته به شیوه‌ی #الکساندر_دوما خواننده را سرگرم کند. در طی صد سالی که از آغاز انتشار جلد اول رمان هفت جلدی «در جست‌وجوی زمان از دست رفته» گذشته است تأثیر بسیاری در دنیا ادب گذاشته است. علی‌رغم نکوهش آناتول فرانس در زمان انتشار جلد اول؛ بعدها #سامرست_موام این رمان را بزرگ‌ترین رمان تاریخ و #گراهام_گرین این اثر را بهترین رمان قرن بیستم خواند.
مارسل پروست در سال 1871 در پاریس متولد شد. پدرش پزشکی کاتولیک و مادرش اهل ادبش زنی یهودی بود. مارسل بنیه‌ی ضعیفی داشت و در 9 سالگی مبتلا به آسم شد. نفس تنگی همه‌ی عمر او را خانه‌نشین کرد. بدین طریق مارسل انسی بیش از اندازه با مادر گرفت این رابطه‌ی ویژه با مادر در آثار او نمایان شده است. خانه‌نشینی او را منزوی بار آورد. فردی گوشه‌نشین که در دنیای کتاب‌هایش سیر می‌کند.
مارسل در دانشگاه علم سیاست خواند و تصمیم داشت وارد دستگاه دیپلماسی شود. اما بعد تصمیم گرفت تمام زندگی‌اش را صرف ادبیات کند. او در سال 1892 وارد محفل‌های اشرافی ادبی شد و با #آناتول_فرانس آشنا شد. در 25 سالگی اولین اثرش «از خوشی‌ها و روزها» را منتشر کرد که آناتول فرانس (مشهورترین نویسنده‌ی آن دوران) بر آن مقدمه نوشت.
پروست انتشار در جست‌وجوی زمان از دست رفته را تا زمان مرگ پدر و مادرش به تأخیر انداخت. این رمان که ماهیت خودکاوانه و افشاگر دارد می‌توانست موجب رنجش خاطر والدین او شود؛ زیرا پروست در این رمان اشاراتی به تمایلات همجنس‌خواهانه‌اش کرده است. به قول منتقد ایتالیایی «جووانی ماکیا» پروست برای نوشتن در جست‌وجوی زمان از دست رفته تمام زندگی‌اش را به صورت یک کلینیک درآورد:
«پروست در سرتاسر زندگی نویسندگی‌اش خانه، اتاق کار، جای کارش را به صورت یک کلنیک کوچک درآورد که در آن کسی که عمل می‌کرد خود بیمار بود؛ کلینیک به عنوان یک جای امن، پناهگاهی که آدم هنگام کار کردن در آن ارزش شفابخش، آرام‌کننده و تقریباً دلداری‌دهنده‌ی عادت را درک کند، عادتی که به ما امکان می‌دهد روحی را در چیزها بدمیم که برایمان آشنا و خودمانی است و نه آنی را که ما را می‌ترساند.»
#ویل_دورانت در تفسیرهای زندگی این گونه رمان پروست را تحلیل می‌کند: «درجست‌وجوی زمان از دست رفته بیش از آن که سرگذشت باشد، چشم‌اندازی است از تصاویر برگزیده‌ای که در مراحل گوناگون رشد و زوالشان نشان داده می‌شود. آنچه می‌گذرد زمان است و آنچه نظاره‌اش می‌کند، خاطره است. پروست مسحور تأثیر نافذ گذر زمان بود. زمان که مخرب و محافظ، پیوسته، فناناپذیر، ذهنی اما به نحو سرسختانه‌ای واقعی است کهنه را دور می‌اندازد و نو را جای آن می‌نشاند. سطح را دگرگون می‌کند ولی بنیان را به حال خود می‌گذارد.»
لیتراری مگزین پروست را این گونه توصیف کرده است:
«شاید امروزه پروست به نوعی سمبل فرانسه باشد؛ چرا که تمام آداب و سنت‌های فرانسوی دراخلاق و آثار او تجلی یافته است. عشق به معماری، تجزیه وتحلیل های روشنفکرانه، احساسات فراوان، دلبستگی به نقاشی و مجسمه‌سازی و ... . از دیگر سو در نوشتار پروست همه‌ی بزرگان حضور دارند؛ از #هومر و #افلاطون گرفته تا #تولستوی و #داستایوفسکی.
به طورکلی می‌توان گفت تمام چیزهایی که در غرب وجود دارد در آثار او منعکس می‌شود و پایان می‌گیرد. از ویژگی‌های شخصیت پروست می‌توان به حساسیت او در برابر صدا و علاقه‌ی غیرطبیعی و دیوانه‌وار به مادرش اشاره کرد.
پروست به عشق فراوان نیاز داشت؛ زیرا بر این باور بود که در روابط عاطفی و احساسی‌اش یک سویه عشق می‌ورزد. دوست داشت که آثارش خوانده شود و این شاید یکی از دلایلی است که بخش‌هایی از نوشته‌هایش را در مجله‌های عامه‌پسند چاپ می‌کرد. در ابتدا خبرنگار محافل اشرافی بود -همکاری با روزنامه‌ی فیگارو- و بعد از آن نویسنده‌ی یک رمان روان‌شناختی که در سال 1919 برنده‌ی جایزه‌ی گنکور می‌شود و در نهایت چنین معرفی می‌شود: آفریننده و شاعر. نویسنده‌ی یک رمان بلند که راوی تحول قشرهای بالای جامعه‌ی پاریسی در مدت نیم قرن (1920-1870) یا به عبارتی موجزتر یک رساله‌ی زیبایی‌شناسی است در فرم و قالب داستان.
پروست نویسنده‌ی دشواری است اگر کنجکاو شدید که اثر بزرگ او در جست‌وجوی زمان از دست رفته را بخوانید، بهتر است ابتدا با آثار کم حجم‌تر و ساده‌تر او مطالعه را شروع کنید؛ مانند «ضد سنت بوو» و «از خوشی‌ها و روزها» سپس به آثاری که درباره‌ی او نوشته‌اند رجوع کنید. سرانجام با صبر و حوصله و دقت خواندن این رمان هفت جلدی را آغاز کنید.

  • روان شناسی
  • سبک زندگی
  • مرور آثار
  • نویسنده