وی در سال ۱۲۶۵ در مشهد چشم به جهان گشود. پدرش میرزا محمدکاظم صبوری، ملکالشعرای آستان قدس رضوی در زمان ناصرالدین شاه بود؛ مقامی که پس از درگذشت پدر، به فرمان مظفرالدین شاه، به بهار رسید. خاندان پدری #بهار خود را از نسل میرزا احمد کاشانی قصیدهسرای سرشناس عهد فتحعلی شاه میدانند و به همین جهت پدر بهار تخلص صبوری را برگزید.
او از چهار سالگی به مکتبخانه رفت و تحصیلاتش را آغاز نمود. در سال ۱۲۷۲ با شاهنامه از طریق پدرش آشنا شد و در همین سال اولین شعر خود را در بحر شاهنامه سرود و از پدر خود جایزه دریافت کرد. وی از سال ۱۲۷۳ تا ۱۲۷۸ تحصیلاتش را در مدرسه ادامه داد و علاوه بر مدرس ...
از اواخر دهه 40 جنبشی در سینمای ایران شکل گرفت که به موجنو سینمای ایران معروف شد؛ درست چند سالی بعد از موجنو شعری که به واسطهی #احمدرضا_احمدی و #بیژن_الهی شکل گرفت. بیشک اگر بخواهیم این جریان سینمایی را در ایران بررسی کنیم، نمیتوانیم از اسم #داریوش_مهرجویی صرف نظر کنیم و باید به فیلم جهانی او با اقتباسی از اثر #غلامحسین_ساعدی به نام «گاو» اشاره داشته باشیم. فیلمی که هنوز هم کاربردهای خاص خودش را دارد و هنوز هم نشانههای حضور آن را در سینمای ایران به چشم میخورد. درست آنجایی که شهاب حسینی در فیلم «فروشنده» در پاسخ به دانشآموزی که میپرسد «آدم چطور گاو میشود؟» میگوید ...
ملک الشعرای بهار؛ چهره ماندگار ادبیات ایران بخش اول
#محمدتقی_بهار، معروف به #ملک_الشعراء_بهار، در آذر ماه سال ۱۲۶۵ خورشیدی در مشهد زاده شد. پدرش ملک الشعرای آستان قدس رضوی بود و از شعرای به نام خراسان. بهار که از کودکی شعر میسرود، پس از مرگ پدر به فرمان مظفرالدین شاه به جای او نشست و لقب پدر را گرفت.
بهار از سنین نوجوانی، زمانی که تنها چهارده سال داشت، همراه با پدر در محافل آزادیخواهان شرکت میکرد. آشنایی با آزادیخواهان سبب شد که دو سال پس از فوت پدر به جمع مشروطهطلبان خراسان بپیوندد. روزنامههای بهار و نوبهار و مجلهی دانشکده، در زمینهی روزنامهنگاری از او به یاد ...
افرادی مانند #تقی_رفعت، #شمس_کسمایی، #جعفر_خامنهای، #ابوالقاسم_لاهوتی نخستین بدعتها برای فرار شاعر ایرانی از معیارها و ضوابط شعر کهن فارسی را بنیان گذاشتند. این موج، همراه موجی دیگر بود که ضرورت تغییر در شعر فارسی را احساس کرده بود و اگرچه هنوز نمیتوانست به تغییر قالب شعر فارسی فکر کند، محتوای آن را دستکاری میکرد و برای قطار یا سینما شعر میگفت. نوآوریهایی از این دست بود که بستر ظهور شاعری لاغراندام از یوش مازندران شد؛ #نیما آمده بود که شعر فارسی را -متأثر از شعر فرنگی- نظمی جدید بدهد.
موج نوی نیما
شاید از حدود سال ۱۳۱۹ به بعد بود که قالب شعر نیما صورت دیگری پذیر ...
#داریوش_مهرجویی به منظور بالا بردن جنبهﯼ داستانی خاطره-روایتهای خود، تمامی نام ها را تغییر داده است. در این نوشتهﯼ خاص دکتر احمد حامدی، همان #غلامحسین_ساعدی است که فیلمنامههای موفق «گاو» و «دایرهی مینا» را با یکدیگر کار کردهاند. قسمت قبل اولین دیدار آن دو در پاریس را بعد از انقلاب روایت میکرد و این قسمت از آخرین دیدارشان قبل از بازگشت مهرجویی به ایران حکایت میکند.
تازه داشتم قهوهی صبحانه را میخوردم و لوموند دیروز را ورق میزدم که شکیبا تلفن کرد و اولین چیزی که گفت این بود که حامدی آمده پاریس، همین دیروز، سبیلش را هم زده!
عجیب بود…خوشحال بودم و به شکیبا گفتم «حا ...
تا دو ساعت دیگر با گوستاو قرار مهمی دارم. به خودم می گویم مثل یک فروشندهی قوی باید فیلم نامهام را بفروشم و تن به هیچ تحمیلی ندهم.
گوستاو مولر رئیس یکی از کمپانیهای معروف تولید و توزیع فیلم بود که فیلمهای بزرگانی چون ویسکونتی و پازولینی و فلینی و برگمان را توزیع کرده بود. سال گدشته که در فستیوال برلین مرا دیده بود به من پیشنهاد داد فیلمی اروپایی در اروپا بسازم، ترجیحاً آلمانی یا انگلیسی که بتواند پخش گستردهتری داشته باشد. با موضوع دلخواه. در جا به یاد کتابهای محبوبم افتادم و گفتم: #گوته! رنجهای ورتر جوان. داستان عاشقانهی بسیار معصومانه در آلمان ِقرن هجده که لحظهها ...