کتاب حاضر، قصه کساني را روايت ميکند که به دليل ترس از آبرو، اسرار زندگيشان را به هيچکس حتي دوستان و نزديکان خود بيان نميکنند. داستان محوري اين رمان درباره قتلي است که والدين همه دانشآموزان يک مدرسه را تحت تأثير قرار ميدهد. «جين» يکي از مادرهاي مدرسه است. او قرباني اشتباه و رفتار مردي شده است که سالها بر زندگي او سايه انداخته است و ازنظر مخاطب اولين متهم قتل بهحساب ميآيد اما اين همه ماجرا نيست. در اين رمان مخاطب بيشتر از اينکه به فکر قاتل باشد دوست دارد بداند چه کسي به قتل رسيده است.
ارسال دیدگاه