کتاب حاضر، رمانی است از میخاییل بولگاکوف (1891-1940)، نویسندهی روس. کتاب تا حد وسیعی حسب حال است. ماجرا در شهر «کیف»، زادگاه نویسنده، میگذرد؛ رویدادهای توصیفشدهی دوران واقع بین 12 دسامبر 1918 (گروههای هرج و مرجطلب پتلیورا در آستانهی ورود به کیف هستند) و 3 فوریهی 1919 (بولشویکها شهر را پس میگیرند) را دربرمیگیرد. در واقع از اکتبر 1917 تا فوریهی 1919 دولتهای بسیاری در اوکراین به روی کار آمدند؛ آهنگ شتابزدهی رمان تصوری از درهمبافتگی جنگ داخلی به دست میدهد. نویسنده در کتاب از تولستوی پیروی میکند، سرنوشتهای فردی را در گرداب باشکوه و غیر شخصی و کشف ناشدنی تاریخ نشان میدهد؛ همهی افراد به سبب موقعیتهای بحرانی مجبورند انتخابهای مهم انجام دهند. مخاطبان در قلب رمان با خانوادهی «توربین» آشنا میشوند که مرکب از «آلکسیس» پزشک و خواهرش «النا» و برادر جوان وی، «نیکولکا»، است. اعضای خانوادهی توربین که به سبب میهنپرستی سلطنتطلب و سنتیاند از سفیدها طرفداری میکنند. آنها که از سوی متفقین و ستاد رها شدهاند میدانند که در آخرین روزهای یک دنیا به سر میبرند. نیکولکای رمانتیک خواسته است قهرمان شود؛ سرهنگ نایی تورس در آغوش او جان خواهد داد و این برخورد عینی با مرگ از او مرد دیگری خواهد ساخت. آلکسیس، زخمی و بیمار، زندگی خود را مدیون معجزه است.
موضوع(ها):
داستانهای روسی - قرن 20م.
ارسال دیدگاه