موضوع(ها):
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب، داستانی است پر ماجرا درباره جوانی به نام ((منصور)) که بیست سال پیش در اثر سانحه رانندگی جان سپرده و بیخبر از خانوادهاش نامزد خود به نام ((افسون)) را به حال خود واگذاشته است .((افسون)) اما همچنان عشق دیرینه را فراموش نکرده و هر از گاهی بر سر مزار او حاضر میشود .((مانی)) خواهرزاده ((منصور)) که شباهت بسیاری به او دارد در اثر یک واقعه ((افسون)) را مییابد و زمینه آشنایی را با او ایجاد میکند و ...
ارسال دیدگاه