موضوع(ها):
داستانهای فارسی - قرن 14
این داستان، ماجرای افرادی است که در گذار از ورطه زندگی سعی دارند، انسانیت و حقانیت وجودی خویش را به اثبات رسانند .((کیانوش مهرنژاد)) شخصیت اصلی رمان است .سالها پیش طی یک حادثه، او به طور اتفاقی با دختری به نام((نیلوفر)) آشنا میشود .((کیانوش)) در همان برخورد اول دلباخته((نیلوفر)) میگردد .یک هفته بعد آن دو یکدیگر را در خیابان ملاقات میکنند .((کیانوش)) با ابراز علاقه نسبت به((نیلوفر)) سعی دارد، محبت او را به خود جلب نماید، اما((نیلوفر)) به او اعتنایی نمیکند .تلاش((کیانوش)) در برقراری ارتباط عاطفی با((نیلوفر)) نافرجام میماند تا این که او بر اثر شکست و ناکامی به بیماری روانی دچار میشود .((کیانوش)) که در خانوادهای متمول زندگی میکند، به سفارش پدر در منزل دکتر روانپزشکی تحت معالجه قرار میگیرد .دکتر به اتفاق همسر و دخترش((نیکا)) در باغی وسیع خارج از شهر اقامت دارند .در آنجا .....
ارسال دیدگاه