موضوع(ها):
داستانهای فارسی - قرن 14
"نیوشا" داستانی از دورهی ارباب ـ رعیتی و مربوط به دختری روستایی از توابع گیلان است که نزد داییاش در تهران زندگی میکند. مرگ دایی سبب بازگشت نیوشا به زادگاه خویش میشود. در این محیط عمهی نیوشا سعی میکند که او را با پوشش روستایی به اصالتش بازگرداند. نیوشا ظاهرا تسلیم میل و خواستهی عمه شده و پس از چندی تن به ازدواج با "شاهرخ" میدهد. اما در شب نامزدیاش و به دنبال حادثهای در مقابل شاهرخ ـ خان ارباب ـ میایستد و او را به باد انتقاد میگیرد و ارباب جوان کینهی نیوشای رعیتزاده را به دل میگیرد. در ادامه اتفاقاتی رخ میدهد که منجر به بدنامی نیوشا میشود. طی حوادثی او به اجبار به عنوان حسابدار در کنار شاهرخ قرار میگیرد و در این حین به بیعدالتیها و ظلم و ستم او نسبت به مردم پی میبرد. سرانجام نیز نیوشا و شاهرخ، به رغم مشکلات بسیاری که بر سر راه آنها قرار میگیرد دست به بازسازی روستا میزنند.
ارسال دیدگاه