موضوع(ها):
نمایشنامه مکزیکی - قرن ۲۰
در صدمین سالگرد تاسیس پست مرزی، سوم اکتبر ۱۹۸۹، تعداد بیشماری از اتومبیلها در گذرگاه مرزی برای ورود به ایالات متحده صف کشیدهاند. «سوکو» و دو فرزندش «آلبرتو» و «کارلیتوس»، «جاکی» و «دابیدرینا» هنرپیشه با استعداد، ماری اندرسن [گراسیه لد]، و «مارگاریتا» در حالی که باردار است و فرزندی نیز در آغوش دارد به همراه همسرش «انریکه» و خواهرشوهرش سرنشینان چهار اتومبیل هستند که همگی با صدای بلند موسیقی گوش میدهند. ناگهان رادیو اعلام میکند که پاسگاه مرزی بینالمللی به دلایل امنیتی مسدود است. همة سرنشینان چنان آشفته حال میشوند که این اتفاق را توطئة آمریکائیان علیه خود که مکزیکی هستند فرض میکنند و این اغتشاش فکری آنها را به مجادله و مباحثه با هم وامیدارد، طوری که حتی، «دابیدرینا» را متهم به دزدی، پول و مدرک و بچة مارگاریتا میپندارند. بعد از مدتی رادیو اعلام میکند که پست مرزی گشوده شد. بیگناهی دابیدرینا نیز ثابت میشود و همة آنها دوباره به حالت عادی برمیگردند، در حالی که به موسیقی با صدای بلند گوش میدهند به مسیر خود ادامه میدهند. این داستان به صورت نمایشنامه به تصویر کشیده شده است.
ارسال دیدگاه