موضوع(ها):
داستانهای کوتاه هلندی - قرن 20م.
در این مجموعه 12 داستان کوتاه با این عناوین به طبع رسیده است: "مرد مزین/ هاری مولیش"، "قیصر سیاه/ هوخو کلاوس"، "مفقود شدن بر بچه، س/ رمکو کامپرت"، "موتور سواری دردریا/ ج. ام. آ، بیس مونل"، "جشنی که رام کننده فیلها راه انداخت/ پائول بیخل"، "سنگفرشها/ ویلم خان تورن"، "بالاسریها/ سیمون کارمیخلت"، "مصاحبه/ سیمون کارمیخلت"، "در آن ساعت گرگها زوزه میکشند/ ایرابارت"، "تیمساری که کوشش کار صد تا جاسوس را میکرد/ آنی اشمیت"، "دختری که نامش را گم کرده بود/ آنی اشمیت" و "درهای باز و درهای بسته/ ماریون بلوم". در بخشی از مقدمه کتاب که به علم "مارتین مری" ـ ادیب هلندی ـ به طبع رسیده، آمده است: مجموعه داستان حاضر بیشترین توجه را به ادبیات داستانی مناطق شمالی هلندی زبان معطوف کرده است... ادبیات هلندی تا مدتهای زیاد ادبیاتی پذیرنده محسوب میشد. شاید چنین برداشتی به جغرافیای این کشور که منطقهای ترانزیتی است برمیگردد شعر و نثر ابتدای قرن بیستم ما به طور گسترده متاثر از انگلیسیها، فرانسویها و آلمانیها بوده است؛ حتی پیش از عوض شدن قرن، فرهنگ این کشورهای مرزی ادبیات هلندی را به نحوی زیر تاثیر خود گرفته بود البته این حرف به این معنا نیست که کار دیگران فقط نسخهبرداری میشده بلکه اشارهای نسبی به نوعی ترجمه جدید در فرهنگ خودمان است. از 1945 به بعد ما کمکم شاهد پیشرفت در ادبیات هلند هستیم؛ یعنی بلافاصله بعد از تسلیم آلمان و آزاد شدن هلند، زندگی ادبی از نو آغاز میشود. اوائل کتابهای منتشره عمدتا از جنگ میگفتند.... نشریات ادبی دوباره آغاز به کار کردند و غالبا میدان بحث و جدل بسیار داغ بود. جر و بحثها پیرامون انتخاب بین زیبایی بود یا معنویت، فرد یا جامعه، جمال شناسی یا اخلاق و از این قبیل. جهان نگریهای همه به مثابه یک رسم هلندی در همه نشریات هفتگی بیان میشد، اما از نظر ادبی فقط تعدادی از نویسندگان با خلق آثاری در زمینه داستان کوتاه و رمان نثر ادبی را تکامل بخشیدند".
ارسال دیدگاه