معنا در متون ادبي چندلايه است و منتقدان ادبي بايد اين توانايي را داشته باشند که لايه سطحي و پيداي آثار ادبي را کنار بزنند تا به لايههاي ژرف و ناپيداي آن دسترسي پيدا کنند. اين کار مستلزم فرآيندي است که اصطلاحاً آن را تحليل ميناميم. کتاب حاضر بهمنظور بررسي ابعاد گوناگون تحليل و تعريف اين واژه و اينکه چگونه ميتوان بين تحليل که بر اساس قواعد معين و به پيروي از نظريههاي ادبي صورت ميگيرد و اظهارنظرهاي ذوقي و بيقاعده تمايز گذاشت به رشته تحرير درآمده است.
ارسال دیدگاه