«پوکهباز» اولین کتاب کوروش اسدی، مجموعهی ۱۰ داستان کوتاه است. داستانهای این مجموعه روایتگر جامعهی دههی شصت و افرادی است که زندگیشان به نحوی از جنگ تحمیلی تأثیر گرفته است و در گیر و دار مرگ بودهاند. این داستانها در اقلیم جنوبی کشور و روزگار جنگ و پس از آن میگذرد. روایت داستانها بیشتر به صورت مونولوگهایی است که کشمکشهای روحی و درونی شخصیتها را نمایش میدهند. خواندن این کتاب به خاطر جملهبندیهای کوتاه و نثر سادهای که گاه آهنگین نیز میشود، سریع و روان پیش میرود.
«منزل خاک»، «برزخ»، «پس از انفجار»، «خوابهای جنوبی»، «خنجر»، «گردن بند»، «باز غروب شد»، «گورستان»، «خیشخانه» و «پوکه باز» عنوانهای برخی از داستانهای این کتاب هستند. در داستان «منزل خاک» میخوانیم: «در بسته میشود. میان تاریکی بر صندلی چوبی نشسته پتو را روی شانههایش کشیده و درخت را نگاه میکند. درختی که پشت پنجره زیر باد و باران کمر خم کرده و شاخههای خیس و بلندش را به زمین و پنجره میکشد. نگران است، نگران اینکه دور رفته و دیر کرده است».
ارسال دیدگاه