در این رمان، مادری خاطرات گذشته خود را با فرزندش «سیاوش» واگویه میکند. سیاوش به پیشه فیلمسازی مشغول بوده اما در اثر حادثهای جانش را از دست داده است.تألم مادر، خاطرات پیشین و رؤیاهای کنونی، بنمایه اصلی این داستان را تشکیل میدهد.
موضوع(ها):
داستانهای فارسی - قرن ۱۴
۱۹۲ صفحه
ارسال دیدگاه