اعتقاد بدون تعصب
جهانی که امروز در آن زندگی میکنیم، جهان تکثر و تقابل افکار، عقاید و فرهنگهای مختلف و گاه برخورد و ناسازی این متکثرها با یکدیگر است. در این میان باید راهی را در پیش گرفت بتوان در چنین دنیایی زیست داشت و به دام بنیادگرایی یا پوچانگاری نیفتاد. پیتربرگر و آنتوان زایدرولد که هر دو جامعهشناس و اندیشمند هستند در کتاب «اعتقاد بدون تعصب» سعی کردهاند راهکاری میانه که هم میتواند جنبهی فردی، هم جمعی و سیاسی داشته باشد، ارائه بدهند. این راهکار از نظر ایشان تردید است.
کتاب اعتقاد بدون تعصب که معنای عنوان اصلیاش در ستایش تردید ( In praise of doubt) است توسط انتشارات گمان با ترجمهی محمود حبیبی منتشر شده است. این کتاب در واقع پانزدهمین جلد از مجموعهای به نام «تجربه و هنر زندگی» است که توسط این ناشر منتشر شده.
در این کتاب دو نوع اندیشه و رویکرد مورد نقد قرار گرفته که اولی رویکرد بنیانگرایانه است. در تفکر و سیاست بنیانگرایانه یک طرز فکر و مسلک میخواهد به کل جامعه احاطه داشته باشد. تفاوت بنیانگرایی و اعتقاد به سنت در این است که انسان سنتی نسبت به اعتقاد خود آنچنان مطمئن است که دلش برای هر کسی که غیر اوست میسوزد، ولی انسان بنیانگرا چون دربارهی پایگاه خود نگران است، میخواهد حتّی شده به زور و ارعاب، خودش را به همه یا اکثریت جامعه تحمیل کند. این نوع سیستم فکری فردی یا سیاسی هر کس را که متفاوت بیاندیشد دشمن میانگارد و درصدد نابودی و انهدام اوست. در مقابل این تفکر، نسبیگرایی قرار دارد. نسبیگراها به هیچ ایمان و باوری معتقد نیستند به جز اصل نسبی بودن همه چیز. این امر به متلاشی شدن و اختلاف میانجامد. به هر حال نیاز است که یک اجماع اولیه بین مردم وجود داشته باشد تا بتوان فکر و عمل کرد. در این بین میتوان راهکار سومی را در پیش گرفت، راه میانهای که ضمن داشتن ایمان به چیزی، هیچ نوع تعصبی ندارد و حاضر است مخالفانش را بپذیرد. منظور از تردید در اینجا رفتن به ورطهی بیاعتقادی و نسبیگرایی نیست، بلکه این تردید، تردیدی معتدل و نرم است که پذیرش تفاوتها و مخالفتها را ممکن میسازد.
به نظر برگر و زایدرولد در جهان فعلی حکومتهای توتالیتر نمیتوانند پا بر جا بمانند چرا که نهایتاً به حکومت خودکامه میانجامند و پس از مدّتی همچون نظام شوروی سابق از درون مضمحل میشوند. همچنین نمیتوان نسبت به هر چیزی بیایمان بود. ایمان به انسانها حس ارزش و قدرت میدهد و حکومتها وظیفه دارند که به ایمان مردم احترام بگذارند. یک جنبههای عمومی و ذاتی هم وجود دارد که اکثریت بر آن اجماع مییابند. بنابراین بیتعصبی و گفتوگومداری است که میتواند به صلح بینجامد و سعادت را ایجاد کند.
کتاب اعتقاد بدون تعصب شما را به آگاهی و پذیرش تفاوتها فرا میخواند و به شما یادآوری میکند که سختی و انجماد تعصب چقدر زیانبار است. شما با خواندن این کتاب سعی خواهید کرد با صبر و حوصلهی بیشتری با مخالفانتان روبرو شوید و در کنار هم بودن در عین متفاوت اندیشیدن را تمرین خواهید کرد.
محدثه میرجعفری
موضوع(ها):
شک و ایمان
یقین
ارسال دیدگاه