کتاب حاضر، داستاني است که در آن دو همسايه ديواربهديوار به نامهاي سالاري و کياني در منطقه شميران تهران، پس از سالها همزيستي دوستانه، ناگهان به سبب رويدادي پيشبينينشده تصميم به قطع ارتباط با يکديگر ميگيرند. اين رمان، زندگي همزمان انسانهايي را روايت ميکند که براي رسيدن به خوشبختي و نگهداري از آن ناچارند هر از چندي با سرنوشت و فرازوفرودهاي آن رويارويي کنند. اين رويارويي کموبيش در طول رمان ادامه مييابد و سرانجام ما را به همراه يکي از شخصيتها وارد جهاني ناشناخته و شگفتانگيز ميکند.
ارسال دیدگاه