معرفی کتاب اتاق
رمان اتاق (Room) اثر نویسندهی کانادایی، اما دون آهو (Emma Donoghue) میباشد. داستان رمان از ماجرای بسیار تلخ و تکاندهندهای که شوک به جهانیان وارد کرد، الهام گرفته شده، ماجرایی که برای مادر و کودکی رخ داده بود. علی قانع مترجم این اثر به فارسی است، نشر آموت آن را در سال ۱۳۹۷ چاپ کرده و خیلی زود چندین بار تجدید چاپ شده است. این اثر در آمریکا و کشورهای اروپایی هم با استقبال چشمگیری روبهرو شده و همهی جهان را تحت تأثیر قرار داده است. گفتنی است که این رمان برندهی جایزهی داستان اورنج انگلستان در سال ۲۰۱۱ و همینطور نامزد نهایی جایزهی بوکر سال ۲۰۱۱ شده است. همچنین اما دون آهو به خاطر این رمان نویسندهی برتر رمان ایرلند سال ۲۰۱۱ و برندهی جایزهی ادبیات معاصر کشورهای مشترک المنافع گردیده است.
داستان اتاق ماجرای مادر و پسری است که ربوده شده و سالها در یک اتاق بسته زندگی کردهاند. کودک در همین اتاق متولّد شده است و هیچ تصوّری از جهان بیرون ندارد و همهی دنیایش در همین اتاق خلاصه میشود. راوی داستان همین کودک ۵ ساله است و این باعث میشود که خواننده با زاویه دید کودکانهی این پسر بچّه مرحله به مرحله وارد فضای رمان اتاق شود و کمکم همهی زوایای آن را درک کند. فضای اتاق برای مادر سراسر شکنجه و تنهایی است، ولی کودک چندان ماجرا را درک نمیکند. او با تعداد محدود مدادرنگیهایش سرگرم است و جهانش در همین تعداد رنگ خلاصه شده است. نویسنده با به چالش کشیدن مسائل روانشناسی، مخاطب را از ابتدای داستان با اثر همراه کرده است. فشار روانی ناشی از شرایط باعث میشود که مادر تصمیمات عجیبی بگیرد. وضع مادر بسیار بغرنج و اسفبار است و نویسنده افکار این زن را موشکافانه بررسی میکند. جک کودک پنج ساله، مانند همهی کودکان است و دنیای سادهای دارد. سادگی نگاه این کودک و راستی سخن او که برخلاف بزرگترها به دور از آلودگیهاست، احساسات خواننده را برمیانگیزد.
مترجم رمان معتقد است که تصمیمگیریهای مادر جک به عنوان یک زن خیلی دردناک و سخت بوده و کالبدشکافی افکار این زن و وارد شدن نویسنده به بحثهای روانشناسی، این کتاب را در بین داستانهای آمریکایی متفاوت کردهاست. به گمان مترجم دون آهو شخصیت کودک پنج ساله را با ظرافت به داستانهای قدیمی مرتبط میکند و نام شخصیت اصلی هم در این موضوع کمکش میکند. این داستان به نظر قانع به نوعی تداعیگر داستان «جک و لوبیای سحرآمیز» است.
لازم به ذکر است که از این ماجرا فیلم سینماییای هم به کارگردانی لنی آبراهمسون ساخته شده است.
محدثه میرجعفری
داستانهای انگلیسی - قرن ۲۱م.
ارسال دیدگاه
darya
این کتاب داستان پسر بچه ی پنج ساله و مامانشه که توی یه اتاق زندگی می کنن و پسر بچه هیچ وقت بیرونو ندیده و بعد اتفاقاتی که براشون میفته...
1398-12-10کتاب خوبی که از زبون همون پسر بچه هست و به نظرم نویسنده خیلی خوب خودشو جای اون پسر بچه گذاشته و تفکراتش رو نوشته.
من فکر می کنم این کتاب می تونه به مردم درباره ی آسیب هایی که بچه ها در معرضش هستن هشدار بده و اینکه اون ها خیلی خیلی ارزش و اهمیت دارن و می تونن کارای خیلی مهم و شجاعانه ای انجام بدن و هرگز نباید دست کم گرفته بشن.
از خوندنش لذت بردم و چیزهایی یاد گرفتم. امیدوارم برای شما هم همین طور باشه.
darya
دوباره وقتی که فکر می کنم که نیک پیر مرا توی وانت می گذارد، اینقدر گیج هستم که دارم زمین می خورم. مامان می گوید:
1398-12-10-ترس چیزیه که حسش می کنی ولی شجاعت چیزیه که انجامش می دی.
-کی؟
-شجاع ترسو.
-شرسو...
ساندویچ کلمات همیشه مامان را به خنده می اندازد ولی من زیاد شاد نیستم.
صفحه ۱۳۲