یک روز مانده به عید پاک اثر زویا پیرزاد، نویسنده ی ارمنیتبار اهل ایران است که در سال ۱۳۸۰ با رمان چراغها را من خاموش میکنم جوایزی چون بهترین رمان سال پکا، بهترین رمان سال بنیاد هوشنگ گلشیری، کتاب سال وزارت ارشاد جمهوری اسلامی و لوح تقدیر جایزهی ادبی یلدا را به دست آورد. کتاب یک روز مانده به عید پاک یکی از داستانهای کتابی است با نام سه داستان. دو داستان دیگر این کتاب عبارتند از: مثل همهی عصرها، طعم گس خرمالو .
یک روز مانده به عید پاک سهگانهای است از سه مرحلهی کودکی، میانسالی و کهولت مردی ارمنی. ادموند، زندگی آرام و آبرومندی دارد و از اعضای وفادار و محترم اجتماع کوچک ارمنیها به شمار میآید. اما زمانی که دخترش شیفتهی مردی مسلمان میشود، این رسوایی مانند آتشی در جنگل زبانه میکشد و ادموند مجبور میشود بین خانوادهی خود و یا توقعات دیگران یکی را انتخاب کند. او تصمیم خود را میگیرد اما... .
زمان روایت هر سه فصل، یک روز پیش از عید پاک است. این سه داستان را میتوان جدا از هم نیز در نظر گرفت اما پیرزاد موفق شده ارتباطی جذاب و دلنشین میان آنها برقرار کند. زمینهی اصلی داستان جدال بین سنت، غرور و تعصب با عواطف انسانی و تعلقات ذهنی انسانهاست.
رمان یک روز مانده به عید پاک را انتشارات مرکز منتشر کرد که طبق قرارداد کپیرایت میان زویا پیرزاد و نشر مرکز با ناشران خارجی تاکنون به زبانهای فرانسوی، لهستانی، گرجی، ژاپنی و اسلوونیایی ترجمه و در فرانسه، لهستان، گرجستان، ژاپن و اسلوونی نیز به چاپ رسیده است.
فروغ فرهی
ارسال دیدگاه