کتاب هویت نوشتهی میلان کوندار، نویسندهی اهل چک و ساکن فرانسه است. در ایران او را بیشتر به خاطر رمان بار هستی میشناسند. او در سالهای ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۸ ده داستان با عنوان «عشقهای خندهدار» مینویسد که در آنها به رابطه فرد و اجتماع توجه کرده و زمینهی بسیاری از رمانهای بعدیاش را در همین داستانها پایهریزی میکند. او خود را نویسندهای فرانسوی میداند و مُصِر است که آثارش باید چه در کتابفروشیها و چه در دستهبندی ادبی جزو ادبیات فرانسه محسوب شود. قبل از انقلاب مخملی ۱۹۸۹، حکومت کمونیستی کتابهای وی را در چک ممنوع کرده بود. او ترجیح میدهد بهدور از هیاهوی شهرت زندگی کند و کمتر با رسانهها گفتگو میکند. میلان کوندرا تاکنون چندین بار نامزد دریافت جایزهی نوبل ادبیات بوده است.
در این رمان، وضعیت انسان معاصر زیر ذرهبین گذاشته میشود و سرگشتگی و التهابِ جان و روان او به نمایش درمیآید. شخصیتهای رمان از چگونگی تحول جهان خرسند نیستند، مشارکت در قیل و قال «این آشفته بازار بیارزش» را برنمیتابند، و «بلاهت درمان ناپذیرش» را جدی نمیگیرند و باحسرت به ارزشهای متعالی از دست رفته میاندیشند و به عشق پناه میبرند تا نجات یابند. این رمان از نظر ساختار روایی احتمالا سنتیترین رمان میلان کوندرا است. نیز یکی از کوتاهترین رمانهای منتشرشده اوست. با این همه از ۵۱ بخش تشکیل شده است. در رمان هویت وضع و موقع انسان معاصر به زیرذرهبین گذاشته میشود و سرگشتگی و التهاب جان و روان او به نمایش درمیآید.
ماجرای زندگی شانتال و ژان مارک زمینه این رمان است. این زن و شوهر یکدیگر را دوست دارند، شریک زندگی یکدیگرند، و جهانی را که نمیپسندند تنها در پرتو عشق خویش تاب می آورند. شانتال بهواقع یگانه پیوند عاطفی ژان مارک با جهان است، هیچ کس به جز شانتال نمی تواند او را از حالت بی اعتنایی برهاند و تنها با واسطهی اوست و به خاطر اوست که به جهان مینگرد و... .
میلان کوندرا نویسندهای است که پیچیدهترین مسائل فلسفی و مهمترین مسائل وجودی همچون خود، هستی، زندگی، مرگ، خداوند، جاودانگی و... را با زبانی ساده و ملموس در قالب رمانهایش ارائه کرده است. بازتاب شرایط اجتماعی زمان او، مانند مهاجرت، تبعید، جنگ و مشکلاتش با حزب کمونیست و اشغال کشورش به دست دشمن همگی به روشنی در آثارش نمایان است. خواندن آثار او همیشه مخاطب را به تفکر وامیدارد و او را ترغیب به دوباره و چندباره خواندن میکند.
این کتاب را پرویز همایونپور ترجمه و توسط نشر قطره در سال ۱۳۹۶ در ایران چاپ شده است.
فروغ فرهی
ارسال دیدگاه
seahorse
اولین کتابی بود که از این نویسنده می خوندم و به نظرم داستانش چندان هم ساده نبود چون کتاب کم حجمی بود تونستم دوباره بخونمش و متوجه مفهومش بشم. همونطوری که از اسمش معلومه درباره ی هویت آدم و ارتباط با هستی هست که نویسنده این مسئله رو در خلال رابطه ی یک زن و مرد بیان میکنه و این به نظرم جالبه. همیشه مقدمه ی کتابا رو میخونم ولی متاسفانه اینجا تو مقدمه بیشتر داستان بیان شده بود واسه همین از یه جایی به بعد رفتم سراغ متن اصلی و در آخر بقیه ی مقدمه رو خوندم. به نظرم کلا مقدمه شو آخر بخونین بهتره
1399-01-08#کتاب_ناتمام
seahorse
چیزی که شانتال به آن نیاز دارد، نه نگاه عشق، که سیل نگاه های ناشناس، خشن و لذت طلبانه است. نگاه هایی که ناگزیر و به گونه ای اجتناب ناپذیر، بدون احساس همدلی، بدون انتخاب، و بدون مهربانی و ادب، بر او می افتد. این نگاه ها او را در جامعه انسان ها نگه می دارد.
1398-11-29