ژاک و اربابش (Jacques and his Master) اثر میلان کوندرا نویسنده¬ی به نام اهل چک است. این نمایشنامه برگرفته از رمان ژاک قضا و قدری و اربابش نوشته¬ی دنیس دیدرو نویسنده¬ی فرانسوی می¬باشد و به گفته¬ی نویسنده، این اثر او در راستای ادای احترام به این شاهکار دیده نشده دیدرو در ادبیات جهان است.
این کتاب نمایشنامه ای در سه پرده است. ژاک و اربابش-که نام او در داستان ذکر نمی¬شود- در سفری هستند که مقصد سفر معلوم نیست، اربابش از ژاک می¬خواهد تا داستان¬های عاشقانه¬¬اش را تعریف کنند تا در حین سفر سرگرم شود. ژاک از ماجراهای عاشقانه خود با شور و حال سخن می¬گوید و او چنان در نقش خود فرو می¬رود که بیشتر وارد جزئیات می¬شود... .
نقل قولی از انتشارات این اثر در پشت جلد کتاب نیز آمده است: «در پی تهاجم شوروی سابق به چكسلواكی در سال 1968 و بگیر و ببندهایی كه در پی داشت، میلان كوندرا در لیست سیاه قرار گرفت و ممنوعالقلم شد و به دلیل محرومیت از چاپ كتابهایش امكان گذران زندگی را از دست داد. چند تن از دوستانش در صدد یاری به او برآمدند. از جمله، یك كارگردان تئاتر پیشنهاد كرد تحت پوشش نام او، نمایشنامهای با اقتباس از «ابله» داستایوفسكی برای اجرای صحنه بنویسد. كوندرا در پی بازخوانی اثر متوجه شد حتی به قیمت مردن از گرسنگی، چنین كاری از او ساخته نیست. با داستایوفسكی جور درنمیآید. اما درعوض به سرش زد "ژاك قضا و قدری" دیدرو را به صورت نمایشنامه در آورد. كارگردان موافقت نكرد، اما میلان كوندرا اهمیتی نداد و اینگونه بود كه "ژاك و اربابش" براساس "ژاك قضا و قدری" دیدرو اما با برداشت شخصی میلان كوندرا نوشته شد. ژاك و اربابش یك اثر كمنظیر در ادبیات نمایشی، یك واریاسیون درخشان و در عین حال مفرح است و هر چند از دیدرو الهام گرفته اما به كوندرا تعلق دارد. ژاک و اربابش در یوگسلاوی، یونان، آلمان و سوییس روی صحنه رفت و در فرانسه مدتها روی پرده ماند و برنده جایزهی شد.
ژاک و اربابش در سال 1377 با ترجمهی فروغ پوریاوری در انتشارات روشنگران و انتشارات زنان چاپ شده است.
فرناز ابراهیمی
ارسال دیدگاه