کتاب مرد معلق یا مرد آویزان نوشتهی سال بلو، نویسندهی آمریکایی کاناداییتبار، است که انتشارات اختران آن را با ترجمهی منصوره وحدتی احمدزاده منتشر کرده.
رمان مرد معلق در اصل دفتر شرح اتفاقهای شخصیت اصلی داستان، جوزف، بین ۱۵ دسامبر ۱۹۴۲ تا ۹ آپریل ۱۹۴۳ است. همهی وقایع در گذشته روی دادهاند و از طریق ذهن آشفتهی جوزف در دفترش روایت میشوند. جوزف همراه با همسرش ایوا زندگی آرامی را میگذراند تا این که او به خدمت سربازی فرخوانده میشود و باید به ناچار از شغلش استعفا دهد. فرایند اعزام برای سربازی و ترک شغل یک سال طول میکشد که برای جوزف دوران آشفتهای است؛ از یک طرف نه میتواند سر کارش برود و نه میتواند از آزادی خود استفاده کند. همینها باعث شده که او بسیار بداخلاق بشود و عادات عجیب و غریبی پیدا کند. در همین شرایط است که به نوشتن روی میآورد. کمکم نگاهش به زندگی تغییر میکند؛ احساس عجیبی دارد، به دیگران با دیدهی حقارت نگاه میکند و دیگران نیز همین نگاه را به او دارند و... .
شخصیت اول این رمان فلسفی-انتقادی مانند شخصیت اول رمان «خاطرات یک دلقک» نوشتهی «هانریش بل»، با بیاعتنایی به شیوهی زیست رایج و مناسبات و ارزشهای مبتنی بر آن، در برابر روزمرگی و ابتذالی قد علم کرده است که اسباب تعیین و فخر آدمهای از هم گسیخته و پوشالیای است که همهی منزلتشان در تملک اشیا و مصرفگرایی و اشرافیتی کاذب، خلاصه میشود. داستان این رمانِ تأمل برانگیز و شخصی، حسرت فزایندهی جوزف برای خودشناسی و بازیابی هویتش است.
ارسال دیدگاه