کتاب حاضر، داستاني در مورد دو دختر به نامهاي سيسيلي و کاتي است که با پسانداز حقوق خود براي تعطيلات به يک هتل گرانقيمت ساحلي ميروند. راجر بوکانان ثروتمند نيز براي درمان ذاتالريه به همراه برادر و زنبرادرش به اين هتل آمدهاند. راجر با شنيدن نظرات غيرمحترمانه سيسيلي در مورد خودش و زنبرادرش نظرش نسبت به اين دختر جوان جلب ميشود. اين آغاز آشنايي و به وجود آمدن عشقي عميق بين اين دو ميشود، عشقي که با برملا شدن يک دروغ به نفرت سيسيلي تبديل ميشود و اين دو از هم جدا ميشوند. غافل از اينکه سرنوشت دوباره آنها را سر راه هم قرار خواهد داد اما اين بار با وضعيتي متفاوت.
ارسال دیدگاه