چهارتا داستان کوتاه بود که البته خیلی هم کوتاه نبودند. راستش چون جلدش شبیه جلد کتابای میچ آلبوم بود وسوسه شدم برش دارم. سبک نگارشش واقعا قشنگ بود خیلی خیلی شاعرانه بود. احساس میکردم دارم شعر میخونم و ترجمهشم مسلما خیلی خوب بود که تونسته بود این حسو قشنگ منتقل کنه. ولی متاسفانه داستانها برای من کشش نداشت و با اینکه فقط ۲۱۴ صفحه بود ۱۰ روز خوندنش طول کشید. یکم خسته کننده شد. همون طور که گفتم چهارتا داستان کوتاه بود که ربطی به هم نداشتند و سر و ته هم نداشتند یعنی منظورم اینه که انگار قسمتی از زندگی افرادی رو روایت کرده بود بدون اینکه لازم باشه به نتیجهای برسه یا چیزی رو به مخاطب بفهمونه. خیلی موردعلاقهی من نبود ولی پیشنهاد نمیکنم نخونیدش چون ممکنه شما خوشتون بیاد ازش.
"...چرا زندگی یک دفعه میتواند پر بکشد و برود در حالی که آنهایی که باقی ماندهاند هنوز این همه حرف برای گفتن دارند؟ آن قدر زیاد که سکوت مثل پنبهای است که توی حلق آدم فرو کنند، اما بعدش وقتی نوبت حرف زدن میرسد، فقط میتوانیم سکوت کنیم. خیلی کارها ناتمام باقی میماند. آن وقت تکلیف آن کارهایی که طرف میتوانست انجام دهد چه میشود؟"
ارسال دیدگاه
darya
چهارتا داستان کوتاه بود که البته خیلی هم کوتاه نبودند. راستش چون جلدش شبیه جلد کتابای میچ آلبوم بود وسوسه شدم برش دارم.
1399-01-06سبک نگارشش واقعا قشنگ بود خیلی خیلی شاعرانه بود. احساس میکردم دارم شعر میخونم و ترجمهشم مسلما خیلی خوب بود که تونسته بود این حسو قشنگ منتقل کنه.
ولی متاسفانه داستانها برای من کشش نداشت و با اینکه فقط ۲۱۴ صفحه بود ۱۰ روز خوندنش طول کشید. یکم خسته کننده شد.
همون طور که گفتم چهارتا داستان کوتاه بود که ربطی به هم نداشتند و سر و ته هم نداشتند یعنی منظورم اینه که انگار قسمتی از زندگی افرادی رو روایت کرده بود بدون اینکه لازم باشه به نتیجهای برسه یا چیزی رو به مخاطب بفهمونه.
خیلی موردعلاقهی من نبود ولی پیشنهاد نمیکنم نخونیدش چون ممکنه شما خوشتون بیاد ازش.
darya
"...چرا زندگی یک دفعه میتواند پر بکشد و برود در حالی که آنهایی که باقی ماندهاند هنوز این همه حرف برای گفتن دارند؟ آن قدر زیاد که سکوت مثل پنبهای است که توی حلق آدم فرو کنند، اما بعدش وقتی نوبت حرف زدن میرسد، فقط میتوانیم سکوت کنیم. خیلی کارها ناتمام باقی میماند. آن وقت تکلیف آن کارهایی که طرف میتوانست انجام دهد چه میشود؟"
1399-01-06