کتاب حاضر در سه بخش مجزّا، به نامهای: «چشمهای سیاه»، «مگر میشود قابیل، هابیل را کشته باشد؟» و «سوم دیماه» سامان یافته است. هر بخش حاوی داستانهای کوتاه فارسی با عنوانهای: «بیبیک»، «تمرین دوست من»، «چشمههای سیاه»، «عکس»، «چند روایت منسجم از یک قتل»، «لیلی»، «مگر میشود قابیل هابیل را گشته باشد؟»، «میز کنار شومینه» و «سوم دیماه» است. در خلاصة داستان «مگر میشود قابیل هابیل را کشته باشد؟» آمده است: دختر یازده سالهای پس از آشنایی با پیرمردی ژولیده به نام «مهدی رجبی»، با کتابهای مختلف و شخصیتهای داستانی کتابها، از جمله «بوف کور» و «سمفونی مردگان» آشنا میشود. او با خواندن کتابها، به تئاتر علاقمند میشود. «مهدی رجبی» که مهری عمیق به وی دارد، در آخرین لحظات مرگش به علّت اعتیاد، تمام کتابهایش را به دختر که اینک هیجده ساله است میبخشد. بعدها دختر متوجّه میشود که برادر «آقای رحیمی»، با معتاد کردن وی، ثروت و تمام هستی او را تصاحب کرده و سرانجام باعث مرگش شده است.
داستانهای کوتاه فارسی - قرن ۱۴
۱۲۸ صفحه - رقعی (شومیز)
ارسال دیدگاه