داستان حاضر، به صورت نمایشنامه، با موضوع اجتماعی است. «سامان» پسری منطقی است که به همراه برادرش «بهمن» و خواهرش «سایه» زندگی میکند. بهمن به دلیل طرد شدن از جانب نامزدش «رها» انزوا گزیده است و حتی مادر فوت شدهاش و همچنین پدرش را که در آسایشگاه به سر میبرد را فراموش کرده است. او از نامزد سایه «امیر» متنفر است. بهمن و سایه و سامان هر کدام با مشاهده مرگ یکی از همسایهها، درمییابند که هیچ وقت قدر یکدیگر را نمیدانستهاند و نسبت به وقایع اطراف خود بیتفاوت بودهاند، با این اتفاقها و صحبتهای سامان با بهمن، هر سة آنها دید تازهای نسبت به اطرافیان و دنیا پیدا میکنند.
موضوع(ها):
نمایشنامه فارسی - قرن ۱۴
ارسال دیدگاه