در این داستان حماسی، چگونگی محرومیت سیاهان در طول تاریخ و عوامل از هم پاشیدگی قبایل آنها به تصویر کشیده شده ضمن آن که به تلاش آنها برای ماندگاری و احقاق حقوق از دست رفته اشاره گردیده است. داستان دربارهی کشیشی فقیر و پیر به نام استیون کومالو در روستای محروم و کوچک ایندوتشنی است که برای یافتن پسرش (ابسالم کومالو) به ژوهانسبورگ میرود. او متوجه میشود که پسرش دختر نوجوانی را باردار کرده و مدتی نیز در دارالتأدیب بوده است. کمی بعد پسرش را به جرم قتل یک مرد سفیدپوست بازداشت میکنند و...
موضوع(ها):
داستانهای انگلیسی - قرن ۲۰م.
ارسال دیدگاه