ماجرا از آنجا آغاز شد که ماموران مردی را که قصد سفر با قطار را داشت، درست موقع حرکت قطار، پایین کشیدند و گذرنامهاش را گرفتند و او را نزد افسر نگهبان بردند. او یک آمریکایی آلمانی الاصل بود و در قطار آلمانی صحبت کرده و یک مسافر سوئیسی به او مشکوک شده بود. ظاهرا او آن مرد را با «وایت اشتیلر» اشتباه گرفته و شباهت بین آن دو باعث قضاوت نادرست ماموران شده بود. همسر اشتیلر از زمانی که او طی ماجراهایی ناپدید شد مدیر یک مدرسه در پاریس شده بود. حالا همه در جستوجوی وایت اشتیلر بوند. شباهت بین این مرد و او تا جایی قضاوتها را پیش برد که او را بازداشت کردند، طی بازجوییهایی که از او شد، اتفاقاتی برایش رخ داد که در ادامة داستان بازگو شده است.
موضوع(ها):
داستانهای آلمانی - قرن ۲۰م
ارسال دیدگاه