«ایوان دنیسوویچ» ملقب به «شوخوف» در فوریه سال 42 در جبهة شمال غربی در یک محاصره توسط آلمانیها اسیر شده و به اردوگاهی تنگ آورده میشود و با شمارة اس ـ 854، به مدت 25 سال زندانی میشود. اردوگاهی که بهای زنده ماندن در آنجا، کار کردن تا سر حد مرگ است و کمکاری یکی از اعضای گروه به بهای گرسنگی کشیدن تمام گروه تمام میشود. با این همه نظم خاص بر اردوگاه حاکم است و روزها و شبها تقریبا به طور یکنواخت میگذرد. شوخوف روزهای اول اشتیاق بسیاری برای آزادی دارد؛ اما سالها زندگی در زندانها و اردوگاهها به ایوان دینسوویچ میآموزد که در فکر فردای خود نباشد و فکر سال بعد را نکند و به فکر خانواده نباشد. با نزدیک شدن روزهای آزادی، شوخوف در تردید به سر میبرد که آیا زندگی در اردوگاه بهتر است یا آزادی و وفق دادن خود با تغییرات روستای محل زندگی خودش.
موضوع(ها):
داستانهای روسی - قرن 20م.
ارسال دیدگاه