با خواندن این کتاب وارد دنیاهای غریب و معصوم دوران کودکی میشوید. داستان این کتاب که در اوایل دهه ۱۹۵۰ میگذرد در مورد پسر 11 سالهای است که در سریلانکا سوار کشتی میشود تا به انگلستان برود. او وقت غذا پشت میز گربه که دورترین میز به میز ناخداست مینشیند، تا همراه دو پسربچه دیگر و گروهی از آدم بزرگهایی که از طبقه فرودست جامعه هستند، غذا بخورد. هریک از این آدم بزرگها حکایتی برای این بچهها دارند. مردی برای آنها از موسیقی جاز میگوید، و مرد دیگری برایشان دری به دنیای ادبیات باز میکند.
ارسال دیدگاه