کتاب حاضر مجموعه داستانهای کوتاه با عنوانهای «قناری باز»، «آی عشق! چهرة آبیات پیدا نیست»، «چیزی میان گلدانها»، «شهرک مروارید»، «عصر تابستان»، «اتاق قرمز خیابان پشتی»، «نیالا» و «حسین حسینی، جمعی گروهان تخریب» است. در خلاصة داستان «قناری باز» آمده است: «اسد» پیرمردی قناری باز است و قناری بازی را از دوران جوانی شروع کرده و چندین قناری دارد و نحوة نگهداری و جفتگیری و تخمگذاری آنها را به خوبی میداند. او گاهی برای نوهاش نوع قناری و خصوصیات آنها را توضیح میدهد و خاطرات خود را از دیدن اوّلین قناری برای وی تعریف میکند. سرانجام بیماری بر «اسد» غلبه میکند و او را به بستر میکشاند و در جائیکه همگان گمان میکنند «اسد» لحظات مرگ را میگذراند، او نوهاش را صدا میزند و از وی میخواهد قناریهایی که «عمو حسین» برده است برای وی بیاورد تا خودش به آنها رسیدگی کند.
ارسال دیدگاه