داستان کوتاه «چند روایت نامعتبر از تپه»، نوشتهی امیر یزدانبد، برندهی داستان کوتاه تهران در بخش برج میلاد شد اما بخت چاپ در آن مجموعه را نیافت. دو سال بعد با تغییرات در شمارهی نوروزی ۹۶ مجلهی تجربه منتشر شد.
امیرحسین یزدان بدامیرحسین یزدانبُد، متولد ۱۶ شهریور ۱۳۵۶، نویسنده ایرانی است.
«یکی چندبار خواب دید پسرش تفنگی یافته آن زیر و ناغافل تیر دَر شده و به چشم شاه خورده و تمام تهران از سنگلج تا شمیران دنبال میرزا میدوند و شاهکش صداش میکنند، مخبط هم دهانش کج و باز شده و آب لبولوچهاش آویزان. این شد که رفت و جسارت کرد یادگار گیشا را از زیر درخت درآورد. فشنگ از آن به بعد چند سال لای خلعت کربلای تاجماه، یکی دو سال در جیب کت دامادی و دو سه سال هم در صندوقچهی خرت و پِرتهای میرزا، جابهجا شد. خوابی که میدید اما امانش را بریده بود. دستآخر هم یک شب موقع دستنماز، برد و فشنگ را همانجا زیر سرو، کنار جویِ لجن چال کرد و صلوات بر رسول و لعنت بر شیطان فرستاد.»
ارسال دیدگاه