کتاب حاضر، رمانی انگلیسی است که با زبانی ساده و روان و شخصیتپردازیهای مناسب نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «نمیدانم داستانم آنقدر عظمت دارد که تراژدی خوانده شود یا نه، با توجه به آنهمه اتفاقات بدی که افتاده بود. از طرفی، حتم دارم داستانی عاشقانه خواهد بود، هرچند ردی از آن پیدا نمیکنید تا اواسط آن اتفاقات بد. یعنی زمانی که من، نهتنها پسر هشتسالهام، خانه و آتلیهام در «سیدنی» را هم ازدستداده بودم، بله، همان شهری که زمانی در آن، بهاندازه هر نقاش سرشناسی، که در حیاط پشتی خانهاش میبینید، اسمورسمی برای خودم پیدا کرده بودم».
موضوع(ها):
داستانهای انگلیسی - قرن ۲۰م.
۳۷۴ صفحه
ارسال دیدگاه