کتاب حاضر، داستانی است که در آن شخصیت اصلی، نامش ویلیام مونک است، اما تصادفی که کرده بود، نیمی از زندگیاش، تمام گذشته و خاطراتش را از او گرفته بود. مونک ضمن تلاش برای پنهان کردن واقعیت، سر کار برمیگردد و موظف میشود راز قتل هولناک اشرافزادهای را کشف کند. کاری مشکل برای مونک چراکه همراه با خاطراتش، مهارتهای کاری، رابطها و مکانها را هم از یاد برده بود. اکنون مونک با دو معمای بزرگ روبهروست: معمای زندگی خودش و اسرار زندگی سرگرد مقتول.
موضوع(ها):
داستانهای انگلیسی - قرن 20م.
۴۲۲ صفحه
ارسال دیدگاه