انجمن شاعران مرده
ن. ه. کلاینبام، روزنامهنویس و نویسندهی آمریکایی است که بیشتر رمانهای او مورد اقتباس سینمایی قرار گرفته؛ انجمن شاعران مُرده هم یکی از معروفترین این آثار است. این کتاب به فارسی هم ترجمه شده است. دو ترجمه از این اثر وجود دارد. ترجمهی خودمانی و محاورهای زهرا طراوتی که انتشارات نیماژ آن را منتشر کرده و ترجمهی خوب و روان حمید خادمی که نشر پنجره آن را به چاپ رسانده. گفتنی است که فیلم انجمن شاعران مرده به کارگردانی پیتر ویر پیش از چاپ رمان آن ساخته شد. این فیلم توانست در سال ۱۹۸۹ جایزهی بهترین فیلم اسکار را از آنِ خود کند. تام شولمن جایزهی بهترین فیلمنامه را گرفت. بازیگر معروف این فیلم رابین ویلیامز نامزد بهترین بازیگر مرد شد و کارگردان هم نامزد بهترین کارگردانی گردید.
ماجرای این فیلم در یک دبیرستان پسرانهی شبانهروزی با قوانین سختگیرانه میگذرد. در صدمین سال تأسیس مدرسه ولتون، آقای جان کیتینگ به عنوان معلم جدید درس ادبیات فارسی معرفی میشود. این معلم برخلاف سنتهای معمول مدرسه که براساس قوانین کلاسیک و پایبندی بر چهار شعار سنت، افتخار، انضباط و سرافرازی اداره میشود، شیوهی جدیدی در پیش میگیرد. او میخواهد دانشآموزان را با روح زندگی آشنا کند و نحوهی لذّت بردن از لحظه و گرفتن عصارهی کلمات و حیات را به آنها بیاموزد. دانشآموزان به آقای کیتینگ علاقهمند میشوند و نسبت به گذشتهی او تحقیق میکنند، متوجه میشوند که او خودش در همین دبیرستان درس خوانده و در قدیم انجمنی به نام انجمن شاعران مرده داشته که در آن دور هم جمع میشدند، شعرهایی که دوست داشتند یا خودشان میگفتند میخواندند و به این ترتیب جانِ لحظه را درمییافتند. هفت نفر از این دانشآموزان تصمیم میگیرند این انجمن را دوباره زنده کنند. آنها برخلاف قواعد مدرسه در غاری با هم قرار میگذارند و در آن جمع کوچک سعی میکنند آنگونه که خود میخواهند از گوهر زندگی برخوردار شوند. این کار آنها عواقبی به دنبال دارد که دامن آقای کیتینگ را هم میگیرد.
از اولین چیزهایی که جان کیتینگ توجه بچهها را به آن جلب میکند مرگ است. او آنها را به دخمهای میبرد که عکس دانشآموزان قدیم مدرسه، آنها که دیگر در این دنیا نیستند و شاعران قدیمی در آن است. پس زندگی که مثل برگ گلی ناپایدار است باید هر لحظه و به بهترین شکل زیسته شود. شعار اساسی این رمان در کلمهی لاتین «کارپه دیم» خلاصه میشود. کارپهدیم به معنی دم را غنیمت شمردن است، همان چیزی که در ادبیات فارسی خیام نیشابوری بر آن تأکید داشته است و بعدها ردّ پای اندیشهی او را بیش از ادبیات خودمان در ادبیات اروپا میبینیم. جانکیتینگ معلم مهربان به بچهها میگوید که چون ما در نهایت غذای کرمها میشویم باید طوری که خود میخواهید زندگی کنید چون زندگی فرصتی است که فقط یکبار در اختیار شما قرار داده شده. او به دانشآموزانش میآموزد که به قول حافظ از خلاف آمد عادت کام بگیرند و راههای کمتر طی شده را تجربه کنند. خواندن این کتابِ بسیار شیرین، خواننده را متوجه طعم خوش زندگی میکند و به او یاداوری میکند که باید هر چه سریعتر زندگی کند چرا که وقت زیادی برای زیستن نیست.
محدثه میرجعفری
داستانهای آمریکایی - قرن ۲۰م.
ارسال دیدگاه