موضوع(ها):
داستانهای فارسی - قرن 14
در این مجموعه 14 داستان کوتاه فراهم آمده که از آن جمله است: یک ماجرای ساده، هرپیس، برادر، نهمین نفر، فرشتهها روی زمین، انتظار، خودکشی، دو زن، و رنگینکمان. برای نمونه در "رنگینکمان"، راوی که به همراه دوستانش، برای تمرین نمایش به کوهستان رفته، ناگهان با سقوط بهمن مواجه شده و گم میشود. راوی پس از مدتها دوستانش را پیدا میکند و در این حال میگوید: "خاموش رو به رویم ایستاده بودند. سرم را بلند کردم. بالای سرشان در آسمان، رنگینکمان عظیمی قوس بسته بود. با شوق گفتم: نگاه کنید کمان رستم! هیچکس برنگشت رنگینکمان را نگاه کند. همه به پاهای من خیره شدند. پاهایم زخمی و خونآلود بود. دستهایم را بلند کردم تا به آسمان بالای سرشان اشاره کنم و باز رنگینکمان را نشانشان بدهم. دیدم دستهایم انگشت ندارند".
ارسال دیدگاه