اين رمان، داستان نويسندهاي به نام «گراهام راسل» است كه بلد نيست چطور عاشق شود، قهرمان اين اثر مردي سرخورده است كه با زني مغرور و از خودراضي زندگي ميكند تا اينكه دست سرنوشت ماجراهايي جديد پيشِروي آنها قرار ميدهد و عشق نيز در اين ميان معادلات زندگي او را بر هم ميزند و زندگي سرد و بدون روح او را به فضاي ديگري سوق ميدهد و ...
ارسال دیدگاه