نویسنده در این کتاب میکوشد تا از منظر فلسفی و با بهرهگیری از چشمانداز تحلیل طبقاتی مارکسیستی و بررسی اندیشههای دانشمندانی چون «مارکس»، «هگل» و... جایگاه نظری ماکیاولی را آشکار سازد. نظریه «تضاد ماکیاولی» از انواع مختلف انفعالات و عواطف تا ستیزه در درون، میان و ورای طبقات شکلدهنده یک جامعه را بررسی میکند. سامانه فکری که ماکیاولی را در مقابل هر گونه نظامسازی پیشینی فلسفی قرار میدهد وجود همین تضادهاست.
ارسال دیدگاه