«هادي عتيقه» که فروشنده وسایل دستدوم و از اهالی محله «البتاويين» در مرکز شهر «بغداد» است در زمستان ۲۰۰۵ شروع به جمعآوری بقایای اجساد قربانیان بمبگذاریهای تروریستی میکند. او اندامهای قربانیان را به هم میچسباند و از آن موجودی عجیب میسازد و یک اتفاق به این موجود جان میبخشد و هادی عتیقه داستان را به مشتریان چایخانه تعریف میکند و مشتریان به داستان او میخندند و آن را غیر واقعی میدانند. اما سرتیپ «سرور مجيد» مدیر هیئت پیگیری و تعقیب نظر دیگری دارد او وظیفه دارد بهطور نامحسوس هادی عتیقه را تعقیب کند و... .
ارسال دیدگاه