تصویرایی که هوشمندزاده می ده نشت می کنه توی ذهن ما. می مونه. تا یه مدت کوتاهی حداقل رهامون نمی کنه. این بار علاوه بر تصویری بودن و نثر مینیمالیستی دور از هر چیز تصنعی و اضافه، تمرکزش روی روابط آدما و اشیا داستانا رو جذاب تر کرده. حضورشون، شکلشون برای هر آدم، تاثیرشون روی زندگی شخصیت، رابطه ی شکل گرفته و ... اشیائی که جزوی از شخصیت فرد شده ان و نمی شه جداشون کرد. این بین بخشای خیلی شیرینی هم وجود دارن. لحظه های کوتاه بانمکی که در عین سادگی واقعا خنده دارن. تفاوت لحن ها هم خیلی راضی کننده بود چون بیشتر داستانا اول شخصن ولی اصلا به تکرار نمی افتن و حتی لحن زنونه و مردونه شون به خوبی دروامده. ریزه کاریای لحن و گفتارشون گاهی خیره کننده است.
داستان ب رو بیش از همه دوست داشتم. ناشناس تر موندن شخصیت ها، فضا و مکانش و اون زخم روی درخت که خونده نمی شه اما هست و دیده می شه
ارسال دیدگاه
fmbeygi
تصویرایی که هوشمندزاده می ده نشت می کنه توی ذهن ما. می مونه. تا یه مدت کوتاهی حداقل رهامون نمی کنه. این بار علاوه بر تصویری بودن و نثر مینیمالیستی دور از هر چیز تصنعی و اضافه، تمرکزش روی روابط آدما و اشیا داستانا رو جذاب تر کرده. حضورشون، شکلشون برای هر آدم، تاثیرشون روی زندگی شخصیت، رابطه ی شکل گرفته و ... اشیائی که جزوی از شخصیت فرد شده ان و نمی شه جداشون کرد. این بین بخشای خیلی شیرینی هم وجود دارن. لحظه های کوتاه بانمکی که در عین سادگی واقعا خنده دارن.
1398-07-13تفاوت لحن ها هم خیلی راضی کننده بود چون بیشتر داستانا اول شخصن ولی اصلا به تکرار نمی افتن و حتی لحن زنونه و مردونه شون به خوبی دروامده. ریزه کاریای لحن و گفتارشون گاهی خیره کننده است.
داستان ب رو بیش از همه دوست داشتم. ناشناس تر موندن شخصیت ها، فضا و مکانش و اون زخم روی درخت که خونده نمی شه اما هست و دیده می شه