تابستان آن سال (One Summer)
دیوید بالداچی (David Baldacci؛ زادهی ۵ اوت ۱۹۶۰) نویسنده، فیلمنامهنویس، وکیل و رماننویس اهل ایالات متحده آمریکا است.
«تابستان آن سال»، نوشتهی دیوید بالداچی با ترجمهی شقایق قندهاری، سال ۱۳۹۴ توسط نشر آموت روانه بازار کتاب شد، پس از آن هم حمیدرضا مقصودی (تحت عنوان یک تابستان، نشر دانش بهمن) به ترجمه و انتشار آن همت گماشت.
این رمان اثری متفاوت در کارنامهی بالداچی محسوب میشود، چراکه اغلب آثار او در ژانر پلیسی - جنایی بودهاند، اما این نخستین رمان اوست که از مضمونی عاطفی و خانوادگی برخوردار است. به قلم او تاکنون نزدیک به ۲۵ رمان منتشر شده که اکثریت جزء آثار پرفروش بودهاند. «تابستان آن سال»، بیش از ده هفته در صدر کتابهای پرفروش نیویورک تایمز قرار داشت. این کتاب که روایت واقعگرایانه و امیدبخشی از یک بیمار در حال مرگ است، نگاه انسانها را به نسبت به مرگ دستخوش تغییری اساسی میکند.
«تابستان آن سال»، روایت افسری ۳۵ ساله بازمانده از جنگهای آمریکا در خاورمیانه است که دچار بیماری لاعلاجی شده و خود و خانوادهاش نومیدانه در انتظار مرگش هستند. لیزی، همسر جک، شبانه برای خرید دارو از منزل خارج میشود و بر اثر سانحهی تصادف اتومبیل میمیرد. دختر شانزدهساله و دو پسرش برای نگهداری بین اقوام مادری تقسیم میشوند، جک هم در آسایشگاه به تنهایی در انتظار پایان زندگیاش است که معجزهای رخ میدهد و به طور غیرمنتظرهای سلامتیاش را باز مییابد. حالا او درصدد جبران فرصتهای ازدسترفته برمیآید و به همین علت یک بار دیگر فرزندانش را در خانهای موروثی گرد هم میآورد.
«تابستان آن سال» جهش قابل توجهی نسبت به ادبیات عامهپسند دارد، اما در زمرهی ادبیات جدی قرار نمیگیرد؛ هرچند که خوانندهی حرفهای را نیز با زیرکی، به خود سرگرم میدارد. برعکس بیشتر کتابها که شروع قدرتمند و پایانی آرام و نامطبوع دارند، کتاب تابستان آن سال آرامآرام شروع میشود، وقایع گاهی با جزئیات و گاهی کلی بیان شده، سرعت کتاب کم و زیاد میشود و رفتهرفته هیجان کتاب و میل به ادامهی آن بیشتر میشود و در نهایت پایانی فوقالعاده زیبا دارد.
الهه ملکمحمدی
داستانهای آمریکایی - قرن ۲۰م.
ارسال دیدگاه