کتاب ژان باروا )به انگلیسی Jean Barois) اثر روژه مارتن دوگار، نویسندهی فرانسوی و برندهی نوبل ادبیات، است.
داستان ژان باروا دربارهی مردی فرهیخته است که در آن کودکی تا پیریاش روایت میشود. او که در خانوادهای سنتی و با تربیت مذهبی بزرگ شده در نوجوانی دربارهی دین دچار شک میشود و شروع به پرسش و تحقیق راجع به آن از دیگران می کند. اما از آن جایی که پاسخها منطقی نیستند، جواب خود را نمیگیرد و کمکم به فردی خدا ناباور تبدیل میشود و دین را زادهی توهمات مردم و کلیساها بیان میکند. او که در این راستا نشریهای به همراه دوستانش ابداع میکند و طرق روشنفکری را طی میکند و در راستای دخالت در پروندهای به یکی از روشنفکران معروف فرانسه تبدیل میشود... .
انگیزهی اصلی رمان یک بحث ایدئولوژیک بر حقیقت و حقانیت اعتقاد به خدا و مذهب است. او در این رمان از وقایع نگاری، مکالمهنگاری و نامهنگاریها از سخنرانیها، یادداشتها، نامهها و نظر موافقان و مخالفان را به صورت نمایش-نامهنویسی روایت میکند. دوگار در این رمان که در اواخر قرن نوزدهم و بیستم زمانی که فهم بشر از دین با پیشرفت علم، موضوع روز اروپاییان بوده است را بیان میکند و واکنش جوانان را در راستای دین و کلیسا و استبدادی که در سایهی آنها رخ داده است را مطرح میکند. همچنین دوگار در داستانش به ماجرای درایفوس و محاکمهی امیل زولا نویسندهی معروف فرانسوی میپردازد و واکنش خشن تودهی مردم را نسبت به آنها اشاره میکند و این جریان را زیر ذرهبین قرار میدهد.
این کتاب در سال ۱۳۸۰ با ترجمهی منوچهر بدیعی ترجمه و توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.
فرناز ابراهیمی
ارسال دیدگاه