کتاب «راهنمای مردن با گیاهان دارویی» رمانی است از عطیه عطارزاده (1363) که در سال 1396 توسط نشر چشمه منتشر و بارها تجدید چاپ شده است. پیش از این کتاب شعر «اسب را در نیمهی دیگرت برمان» از این نویسنده منتشر شده بوده، اما رشتهی اصلی عطارزاده سینما و مستندسازی است، دستی هم در نقاشی دارد.
این کتاب درباره¬ی دختری نابیناست که همراه مادرش در خانه برای آماده سازی گیاهان دارویی و فروش در بازار کمک می¬کند. نابینایی او باعث شده ادراکش نسبت به ابزاری که با آن¬ها کار می¬کند قوی¬تر شود و به درک متفاوتی از آن¬ها برسد. او که دختری منزوی است، ارتباطی با بیرون ندارد و تمام زندگیش در کار کردن همراه مادرش خلاصه شده است، اما یک روز برای رفتن به مهمانی خانوادگی پا به بیرون می¬گذارد و زمانی که باز می¬گردد خیلی چیزها در درونش تغییر کرده است...
عطارزاده با استفاده از موقعیت خاص شخصیت اصلی داستان و فضای خاصی که به آن خو گرفته، به لایههای زیرین شخصیت او وارد میشود و رمان را به سمتی میبرد که چندان قابل پیشبینی نیست. ویژگی بارز این کتاب جنبهی خلاقانهای است که مزهاش در ذهن مینشیند و باعث میشود این کتاب در یادها بماند، خصوصا که نویسنده در قصهگویی هم موفق بوده است.
فرناز ابراهیمی
داستانهای فارسی - قرن 14
120 صفحه
ارسال دیدگاه
Maryam
شروع مرموز و معمایی کتاب، آدم رو جذب خوندنش میکرد تا بفهمیم قرار است با این کتاب به چه دنیایی برویم. از قضا دنیای کتاب هم دنیای جدید و جالبی بود. زندگی یک دختر جوان نابینا که زندگی عجیبی با مادرش دارد. او تنها با مادرش زندگی میکند و تمام دنیایش در کتابهایی که مادرش برایش میخواند و ساختن داروهای گیاهی خلاصه شده است. او هرچه از دنیای واقعی میداند چیزهایی است که مادرش گفته است. و در زندگیاش تنها دو بار از خانه خارج شده است. بار دوم که او از خانه بیرون میرود و با واقعیتهای دنیا مواجه میشود، زندگی در چارچوب خانه برایش تنگ میشود و احساس زندانی بودن بهش دست میدهد. درست در جایی که میتوانست اوج داستان باشد و نویسنده مخاطب را به جای خوبی ببرد، داستان سقوط میکند و دیگر چیزی دستگیر خواننده نمیشود.
1399-01-02امتیازم به کتاب ۲/۵ ئه که به پایین گردش کردم.
#کتاب_ناتمام
jafari_maryam76
فکر نکردن به هیچ چیز قدرتی است که هر کس ندارد.
1399-01-13jafari_maryam76
جهنم در انقطاع خیال توست از این که می توانی پرنده شوی.
1399-01-13jafari_maryam76
کتابخانه بدون تردید مهمترین شیء خانه است چون دروازه ورود من به جهان دیگر است.
1399-01-13jafari_maryam76
مادر میگوید باید به جای چیزهای بزرگ بر چیزهای کوچک تمرکز کرد، می گوید راز رستگاری بشر همین است.
1399-01-13jafari_maryam76
کلمات نجات دهنده اند، زهر اتفاقات را می گیرند و در خود حل شان میکنند.
1399-01-13jafari_maryam76
آدم های معمولی به قدری به دیدن چیزها با دو چشم عادت کرده اند که توانایی حقیقی دیدن را از دست دادند.
1399-01-13jafari_maryam76
اگر میخواهید انسانی آزاد باشید باید هر روز آزادی خود را فتح کنید باید اول فاتح خود بود بعد خانه و بعد بقیه جهان...
1399-01-13jafari_maryam76
راهنمای مردن با گیاهان دارویی اولین کتاب نویسنده ایرانی، عطیه عطار زاده کتابی ضد ژانر و ساختارگرا با موضوعی خاص و متمایز است. روایتگر داستان دختر نابینایی است که جهانی متفاوت از جهان دیگر آدمها دارد و تنها با مادر خود در خانه ای یک طبقه زندگی می کند، زندگی متفاوت و منظم که سالهاست طبق برنامه ی کسانی پیش میرود. آنها در زیرزمین خانه شان با گیاهان، دارو، پماد و روغن درست می کنند و امرار معاششان تنها از این راه است.
1399-01-13تسلط و آگاهی نویسنده به گیاهان دارویی کاملا مشهود است و یکی از عواملی که کتاب را جذاب میکند، اطلاعات مفیدی درباره بوعلی سینا، کتابهایش و گیاهان دارویی است که نویسنده در لابلای صحبت های راوی تک گوی داستان و گاه در حاشیه های کتاب (که همراه با تصاویر است) به خواننده منتقل می کند و ارجاعات فراوانی که به کتاب های معروف جهان دارد.
داستان در یک خط داستانی منظم و یکنواخت جلو نمیرود، نویسنده خواننده را با جریان سیال ذهن دختر نابینا به پیش میبرد، توصیفات و تصویرسازی نویسنده قوی است به حدی که شما خودتان را در خانه تاریک مادر و دختر داستان و در جهان تاریک و منظم دختر نابینا می بینید، دختری که در فضای محصور خانه شان مثل یک شخص بینا زندگی میکند و حتی بیناتر از هر بینایی، با اینکه نمی بیند جز به جز خانه را میشناسد و جلد به جلد کتاب ها را از بحر است. کتاب در ۲۳ پرده نوشته شده که هر یک عنوانی خاص و جالب توجه دارد و به نظر می رسد نویسنده با فلسفه هم آشناست و در کتاب سعی دارد از زبان مادر و دختر، نگرش فلسفی اش به جهان را به خواننده منتقل کند.
کتابی روانشناختی، سورئال و به نظرم فلسفی با موضوعی نو در بین کتاب های ایرانی است.
مریم جعفری
#کتاب_ناتمام
Maryam
در این جهان چیزهایی هست که هیچوقت نمیشود کامل گفتشان، چیزهایی که وقتی به کلمه درمیآیند از ابعادشان کاسته میشود.
1399-01-02Maryam
کلمات نجاتدهندهاند. زهر اتفاقات را میگیرند و در خود حلشان میکنند.
1399-01-02Maryam
به نظر من همیشه انتخابی در کار است و هیچکس در این جهان مجبور به انجام کاری نیست.
1399-01-02Maryam
به قول تولستوی همه چیز برای کسی که میداند چگونه صبر کند، به موقع اتفاق میافتد.
1399-01-02Maryam
حرف زدن دربارهی خواندهها از خواندنشان مهمتر است، تازه آن وقت است که میتوانیم رابطهمان را با کتابها بفهمیم و خودمان را در آنها پیدا کنی.
1399-01-02Maryam
میگویی همیشه حرفهایی هست که هرگز گفته نمیشوند. رازهایی که ندانستنشان بهتر است.
1399-01-02Maryam
حرف زدن دربارهی خواندهها از خواندنشان مهمتر است، تازه آن وقت است که میتوانیم رابطهمان را با کتابها بفهمیم و خودمان را در آنها پیدا کنی.
1399-01-02Hosna
جدید و سردرگم
1398-12-15(( روایتی از یک دختر جوان که چشم هایش نمی بیند و در خانه ای همراه مادرش در کار خشک کردن و آماده سازی آن برای فروش در بازار است و...)) این متن در پشت جلد کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی با ترجه به اسم کتاب اینقدر جذاب است که خواننده را ترغیب به خواندن آن کند خصوصا که جزو کتاب های قفسه ی قرمز نشر چشمه قرار می گیرد که ویژگی آن جریان گریز و ضد ژانر است. ادبیات به ویژه داستان بلند و رمان هرسال مخاطبان زیادی را جذب می کند و جزو پر تیراژترین دسته در بین آثار دیگر است همین ویژگی باعث می شود تا نویسنده های جوان مشتاق تر و با دیدگاه متفاوتی پا به این حوزه می گذارند. راهنمای مردن با گیاهان دارویی اولین اثر عطیه عطارزاده است که پیش از این کتاب های شعر زخمی که از زمین به ارث می برید و اسب را در نیمه ی دیگرت برمان را منتشر کرده بود. داستان با چهار شخصیت اصلی شامل سید، مادر، خاله اعظم و راوی که اسمش را نمی دانیم جلو می رود هرکدام از این شخصیت ها نقش های پیش برنده ای در داستان دارند. البته شخصیت های دیگری ام هستند مانند پدرش که از مبارزان چپ بوده و بعد از نابینا شدن دختر به وسیله فرو رفتن گیاه عاقرقرحا به چشمش و مهاجرت آن ها از خوی به تهران، مادر و دختر را رها کرده و به آلمان رفته است. حضور خاله اعظم در کتاب کوتاه ولی تاثیرگذار است او با بردن مادر و دختر به بیرون خانه درک دختر را از جهان تغییر می دهد و او را از وهم و خیال پردازی بیرون می کشد و نقطه عطفی در داستان است که دختر می خواهد پا به دنیای بیرون بگذارد و مادر می گوید برگشتنی در کار نیست و تازه داستان شکل خود را پیدا می کند. نوع عنوان بندی و نام گذاری هر فصل مرتبط به آثار منظوم یا منثور ادبیات سنتی ایران است و ارجاعات متن به آثار ابن سینا یا نقل قول هایی از گوته، کافکا و فلوبر دارد که با وجود سبک نویی که دارد خود نقطه ضعفی به داستان است که مانع پیشبرد داستان و گاه غیر ضروری است وباعث درهم ریختگی ذهن خواننده می شود. به دلیل فقدان زمان به شکل متداول و گریز زدن ها به پنج سالگی، ابتدا و انتهای کتاب و سرنوشت مادر این کتاب ازبعد ژانرهای معمول خارج می شود و با توجه به اینکه فراز و فرودها در متن زیاد نیست با این فن خواننده ای که طرفدار این نوع ژانر باشد تا آخرین صفحه پیش می رود. از آنجا که این کتاب جزو مکتب داستانی سوررئال قرار می گیرد از چهار اصل فنون سوررئال شامل طنز، نگارش خودکار، رویا و جادو تنها دارای دو مورد رویا و جادو است. زیرا روایت کتاب بسیار تلخ است و نویسنده آگاهانه خط به خط داستان را روایت میکند که شامل طنز و نگارش خودکار که نوعی نوشتن در خلسه است نمی شود اما جادو و رویا به وفور در این اثر دیده می شود. شخصیت اصلی کتاب که نامی هم ندارد از ابن سینا مشورت می گیرد و بر سر جد مادرش فریاد می کشد. با این حال می توان گفت اثر در بخش های پایانی اش با داستان های مکتب سوررئال شباهت هایی پیدا می کند. پیچدگی روایی و انفجار اطلاعات غیرضروری از نقص های این اثر است که منتقدان بسیاری دارد ولی در عین حال شاید همین ویژگی باعث جذب خواننده های بسیاری شده است که از ساختارهای روایی معمول خسته شده اند و با خواندن اثری ضد ژانر هیجان زده می شوند و این کتاب کاملا از پس این چالش برآمده است.
shirin_books
تا امروز ایمانی حقیقی داشتم که جهانِ کتاب عمیقترین و واقعیترین راه شناخت جهان است، شروع میکنم به درد کشیدن، درد این که بوی کتان را هیچجوره نمیشود در هیچ کتابی تجربه کرد. تحمل کردن شبیه برزخ است، شبیه فرو بردن سر در تشت آب و محو شدن ناگهانی صدا. آدمی که از راه رفتن روی زمین، ریختن روغن در ظرف شیشهای، کوبیدن رازقی در هاون و پایین رفتن آب از گلو خسته شده، آدمی است که در برزخ گام برمیدارد. پایش را که زمین میگذارد احساس میکند زمین از بخاراتِ جیوه است و هر آن ممکن است توی آن فرو برود. مثل اینکه بگویی تحمل کنندگان، ساکنان برزخاند. ساکنان جهانی که نیست. آدمهایی که برای تحملِ هوایی که در ریههایشان فرو میرود راههایی جدید پیدا میکنند. من بیست و دو سالم است و سالهاست ساکن برزخم
1398-12-12shirin_books
راهنمای مردن با گیاهان دارویی یه کتاب سورئال به شدت گیرا و جذاب
1398-12-12خب طبق معمول اولای کتاب اونقدری که باید جذب نشدم اما تقریبا از نیمه دوم کتاب یه ثانیه هم نمیتونستم کنار بزارمش.
داستان در مورد یه دختره که با یه گیاه دارویی نابینا شده و هفده ساله که دنیاش به خونه محدوده و اون با حس لامسه و بویایی به دنیای بیرون متصل میشه. تا این که یه اتفاقی میفته و میره با مامانش از خونه خارج میشه و بعدش اتفاقاتی میفته که داستان خیلی گیراتر میشه.
بیشتر نمیگم که اسپویل نشه و داستان جذابیتش حفظ بشه. جمله های کوتاه، فضاسازی معرکه و به عنوان اولین اثر نویسنده بسیار قوی بود و ارزش خوندن داشت.
من از نیمه های کتاب تو اون زیرزمین بودم و حتی از اولای داستان دنیای اون دختر رو تصور میکردم و با خودم میگفتم واقعا دنیای آدمای نابینا چقدر عجیبه. شما تو این کتاب دائم بین حقیقت و خیال شناورین و آخرای کتاب من دچار یه وحشتی شده بودم که صدای قلبمو میشنیدم و انگار اونجا توی داستان حاضر بودم و این نشون میده که چقدرررر این کتاب فضاسازی قوی و خوبی داشته.